– عملکرد دیر هنگام : روش فنی بخاطر عکس العمل دیر هنگام معمولا مورد انتقاد قرار میگیرد. وقتی که روند (صعودی یا نزولی) قیمت شناسایی میشود میزان زیادی از تغییرات قیمت اتفاق افتاده است. بعد از این میزان تغییرات زیاد میزان سود به نسبت ریسک خیلی بالا نیست. عملکرد دیر هنگام یکی از انتقاداتی است که به تئوری داو وارد شده است. معمولاً در هر زمان روندهای خوب دیگری هم هستند: حتی پس از آنکه یک روند قیمت جدید (صعودی یا نزولی) شناسایی شد همیشه یک روند قیمت مهم دیگر هم براحتی در دسترس وجود دارد. کارشناسان معمولاً متهم میشوند به اینکه روی خط میانه حرکت میکنند و یک موضع گیری مشخص ندارند. حتی اگر تحلیلگر بر سهمی بسیار مصر باشد، باز هم سهم دیگری که نظرشان را جلب و ارضا کند، وجود دارد.
– پشیمانی بازار و سرمایه گذاران : تمامی الگوها و علایم خرید و فروش با روش فنی همیشه درست از آب در نمی آید. زمانی که به مطالعه روش فنی میپردازید دست آخر به یک مجموعه شاخص ها و الگوهای نموداری میرسید که باید با یکسری قوانین هماهنگ شوند به عنوان مثال چنانچه الگوی نوسانات قیمت یک سهم از نوع “سر و شانه ” باشد. در این الگو مطابق شکل زیر نوسانات گذشته قیمت سهم به گونه ای است که پس از یک روند افزایشی و رسیدن به نقطه اوج نخست یا اصطلاحاً شانه چپ ، سپس قیمت سهم با روند نزولی مواجه شده و تا نقطه قعر نخست سقوط می نماید. پس از آن قیمت سهم برای بار دوم روند صعودی به خود گرفته و تا نقطه اوج دوم یا اصطلاحاً سر رشد می نماید. این نقطه از نقطه اوج اول بالاتر بوده لیکن پس از آن دوباره سهم با روند نزولی مواجه شده و تا نقطه قعر دوم کاهش می یابد. مجدداً سهم برای سومین بار تا نقطه اوج جدیدی موسوم به شانه راست که تا اندازه زیادی به شانه چپ شبیه است رشد نموده و دوباره روند نزولی آن آغاز میشود. از به هم وصل کردن نقاط قعر اول و دوم خطی موسوم به “خط گردن “بدست می آید که میتواند در تشخیص زمان مناسب برای فروش راه گشا باشد.