با محاسبه این رقم، سودی که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی به دست : (EPS) – درآمد هر سهم آورده است معین میشود.
تفاوت سود نقدی هر سهم و سود هر سهم مواردی از جمله مالیات، اندوخته قانونی، سایر اندوختهها و سود(زیان) انباشته را در بر میگیرد. گرچه در نظریه، تفاوت زیادی بین شرکتی که سود نسبتاً بالایی تصویب میکند و شرکتی که سود کمی از درآمد خود را تقسیم مینماید وجود ندارد، در عمل به دلیل جو حاکم بر بازار به ویژه از طرف کسانی که به درآمد سهام اتکای زیادی دارند، عرضه سهام شرکتهایی که سود سهام کمی تعیین میکنند زیاده شده و موجب کاهش قیمت آن سهم رادر بازار فراهم مینماید. از این رو، در شرایط تساوی سایر عوامل، شرکتهایی که نسبت سود تقسیمی بالاتری را دارند نسبت به سایر شرکتها از موقعیت بهتری برخوردارند. گفتنی است که نباید این نسبت درکوتاه مدت مورد توجه قرار گیرد به عبارتی ارقام یکسال را نمیتوان مبنای صحیحی برای قضاوت نسبت به عملکرد همیشگی شرکت قرار داد. ممکن است سیاست شرکت در سالی اقتضاء کند که نسبت سود تقسیمی بالایی وضع شود اما در سایر سالها، این نسبت رقم پایینی باشد. برای قضاوت صحیح در مورد سیاست تقسیم سود شرکت، باید روند تقسیم سود چند سال گذشته شرکت را مورد بررسی قرار داد و به استناد آنها نحوه تقسیم سود احتمالی سالهای آتی را برآورد کرد.
۷) نسیت E/P , P/E سود هر سهم، مبلغ سود به ازاء ارزش اسمی سهام را نشان میدهد. با توجه به اینکه ارزش اسمی سهام کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ۱۰۰۰ ریالی بوده و ممکن است قیمت بازار انواع سهام متفاوت باشد برای مقایسه شرکتها با یکدیگر رقم سود نسبت به قیمت بازار تحت عنوان نسبت E/P سنجیده میشود. این نسبت بازده جاری سهام را نشان داده و در شرایط تساوی سایر عوامل، هر چه این نسبت بالاتر باشد سهام از موقعیت بهتری برخوردار خواهد بود. لازم به ذکر است هر چه میزان سود هر سهم در مقایسه با قیمت بازار سهام بیشتر باشد به خاطر تقاضایی که برای آن ایجاد میشود انتظار احتمال افزایش آتی قیمت بالاتر خواهد بود. خاطرنشان میشود که سهامداران در خرید سهام میتوانند از نسبت قیمت بر درآمد تحت عنوان نسبت P/E نیز استفاده کنند. نسبت P/E یکی از ابزارهای رایج و متداول جهت تحلیل وضعیت شرکتها، صنعت و بازار است. این نسبت که از آن به عنوان ضریب سودآوری نیز نام برده میشود، حاصل تقسیم سهم بر درآمد هر سهم آن شرکت است و در واقع رابطه بین قیمت سه شرکت با سود آن را نشان میدهد. همانطور که قبلاً مشاهده شد درآمد هر سهم، معیاری است که می توان با آن یک شرکت را در طی چند سال متوالی با لحاظ افزایش سرمایههای شرکت مقایسه نمود ولی این متغیر، معیار مناسبی برای مقایسه بین چند شرکت نیست
این نقیصه در معیار P/E رفع میشود و بااین معیار میتوان شرکتهای یک صنعت را مورد مقایسه قرار داد یا هر شرکت را با متوسط P/E صنعت مرتبط تطبیق داد. نسبت P/E بیانگر تعداد دفعاتی است که طول میکشد تا قیمت یک سهم از طریق سود آن بازیافت شود. البته تحلیل P/E بر اساس دوره بازگشت سرمایه باید توام با احتیاط باشد. به دلیل این که شرکتها در هر سال سود یکسانی ندارند و درآمد هر سهم آن ها توام با نوسان است. بنابراین در صورتی که P/E شرکتی برابر با ۱۰ باشد لزوما به این معنی نیست که ۱۰ سال طول میکشد تا سرمایه برگشت کند. اگر شرکت در سالهای بعد سود بیشتری کسب کند، دوره بازگشت سرمایه کاهش مییابد. لازم به ذکر است که برای مقایسه P/E بین شرکتها، مقایسه در درون یک صنعت انجام شود. با فرض ثابت بودن سایر شرایط به نظر می رسد شرکتی که در گروه خود دارای P/E کوچکتری می باشد امکان رشد قیمت آن در آینده نزدیک وجود دارد.
۸) ارزش ویژه هر سهم: ارزش ویژه هر سهم از نسبت حقوق صاحبان سهام (سرمایه+ اندوخته طرح وتوسعه + اندوخته قانونی+ اندوخته احتیاری+ سایر اندوختهها + سود انباشته) به تعداد سهام منتشره به دست میآید و در مقایسه با ارزش اسمی هر سهم سنجیده میشود هر چه ارزش ویژه هر سهم از قیمت اسمی سهام بیشتر باشد سهام آن شرکت از موقعیت و استحکام بالاتری برخوردار است.
۹) بافت تامین مالی شرکت: بافت تامین مالی که شامل بدهیها و حقوق صاحبان سهام است تاثیر بسزایی در عملکرد و سودآوری یک شرکت دارد. هر چه بدهی بیشتر باشد به خاطر خاصیت اهرمی بدهی، سودآوری نیز بالاتر خواهد بود ولی خطر ناتوانی شرکت در ایفای تعهداتش نیز بیشتر میشود بنابراین ریسک شرکت نیز بالاتر خواهد بود.
۱۰ ) مهلت و تاریخ پرداخت سود سهام طبق ماده ۲۴۰ قانون تجارت، در صورتی که مجمع عمومی عادی سودی را تصویب کند شرکت باید ظرف مدت ۸ ماه از تاریخ تصویب، آن را به سهامداران پرداخت کند. وجود این ماده قانونی، یک مهلت پرداخت ۸ ماهه برای شرکتها به وجود می آورد، در مقام مقایسه هر چه سود نقدی هر سهم سریعتر پرداخت شود برای سهامداران مفیدتر است چرا که اولاً مشمول تورم و کاهش ارزش پول نمیشود و ثانیاً سهامدار میتواند وجوه خود را مجدداً سرمایهگذاری کرده و از بابت آن بازده به دست آورد.
۱۱ ) انتشار مستمر اطلاعات و اخبار نسبی: در صورتی که شرکتها در ارائه اطلاعات شفاف مالی و یا هر گونه اخبار در زمینه وضعیت شرکت به سهامداران نهایت تلاش را نمایند، سهامداران با داشتن اطلاعات کافی میتوانند اقدام به خرید و فروش سهام نمایند.
۱۲ ) عمر شرکتو میزان استهلاک ماشین آلات: هرچه شرکتها از ماشین آلات جدید با تکنولوژی پیشرفتهتر استفاده کنند در امر تولید موفقتر هستند و شرکتهایی که عمر ماشینآلات آنها به پایان رسیده یا آنکه استهلاک بالایی دارند ممکن است در طول سال به دلیل خرابی دستگاهها وقفه زمانی در تولید داشته باشند و نتوانند به تعهدات خود عمل کنند در نتیجه در سودآوری شرکت بیتأثیر نخواهد بود.
۱۳ ) پنجاه شرکت فعالتر: بررسی تجربه بورسهای اوراق بهادار در کشورهای مختلف نشان میدهد که شناسایی شرکت های ممتاز یا دارای موقعیت برتر اغلب بر پایه معیارهای قدرت نقدشوندگی سهام، میزان تأثیرگذاری شرکت بر
بازار و برتری نسبتهای مالی انجام میشود. شناسایی شرکت های برتر در بورس اوراق بهادار تهران بر پایه ترکیبی از قدرت نقد شوندگی سهام و میزان تأثیرگذاری شرکتها بر بازار، و در چارچوب معیارهای سه گانه زیر انجام شده است:
الف) میزان داد و ستد سهام در تالار معاملات شامل:
۱. تعداد سهام داد و ستد شده
۲. ارزش سهام داد و ستد شده
ب) تناوب داد و ستد سهام در تالار معاملات شامل:
۳. تعداد روزهای داد و ستد شده
۴. دفعات داد و ستد شده
ج) معیار تأثیرگذاری شرکت بر بازار شامل:
۵. میانگین تعداد سهام منتشر شده
۶. میانگین ارزش جاری سهام شرکت در دوره بررسی مدل تنزیل سود یکی از دو چارچوب اساسی است که اغلب برای توضیح ارزیابی کلی سهام مورد استفاده قرار میگیرد. با این فرض که، نرخ رشد سود برای شرکت خاصی، به طور تقریبی در آینده ثابت باقی خواهد ماند، در مییابیم که مدل تنزیل سود تقسیمی را در حالت معمولی میتوانیم برای مدل رشد ثابت مورد استفاده قرار دهیم. این حالت در معادله زیر نشان داده شده است. نتیجه نهایی تحلیل اساسی در سطح شرکت داده هایی است که برای تخمین قیمت سهام مورد نیاز است.
برای این کار از مدل ارزیابی ارزشیابی سهام عادی استفاده میشود.

در تحلیل اساسی، ارزش ذاتی یا تخمینی سهام، قیمت تعدیل یافته آن یا قیمتی است که توسط متغیرهای اصلی مالی شرکت ارائه میشود. با استفاده از معادلات بالا میتوانیم ارزش ذاتی محاسبه شده سهام را با قیمت جاری بازار مقایسه کنیم. اگر ارزش ذاتی از قیمت جاری بازار بیشتر باشد، آن سهم کمتر از قیمت معامله میشود و اگر ارزش ذاتی کمتر از قیمت جاری بازار باشد، سهم بالاتر از قیمت مورد معامله قرار میگیرد و نباید آنرا خرید یا اگر صاحب آن سهم باشیم باید آن را بفروشیم. به عبارت دیگر، اوراق بهاداری را که قیمت جاری بازار آن بیش ارزش ذاتی آن باشد باید فروخت. به دلایلی چند، بر درآمدها و نسبت پی ای متمرکز میشویم.
اول اینکه، سودهای تقسیمی از درآمدها پرداخت میشود. اگر چه این دو مجموعه کاملاً وابسته به هم نیستند. لیکن معمولاً رشد آینده سود تقسیمی باید از رشد آینده درآمدها نشأت گیرد.
دوم اینکه، وابستگی نزدیک بین تغییرات درآمدها و تغییرات قیمت سهام اعتبار خوبی داشته و میتوان آن را به طور گرافیکی نمایش داد.