جامعه نیازمند آسایش است، شاید این مهمترین دلیلی باشد که گرایش اقشار مختلف جامعه به سمت ابزارهای نوین پرداخت طی چند سال اخیر را توجیه کند. افزایش سرعت مبادلات، عدم نیاز به مراجعه حضوری به شعب بانک، حذر از خطرات حمل پول نقد، بینیازی به تهیه پول خرد مورد نیاز، امکان مدیریت سادهتر نقدینگی، دریافت سود بابت موجودی پولی که نزد بانک نگهداری میشود، همگی مردم را تشویق به تهیه کارتهای بانکی مختلف و استفاده از آنها کرد. به دنبال استقبال جامعه از این ابزارهای نوین، بانکها نیز به اهمیت وجوهی که از این طریق میتوانستند جذب کنند و گردش مالی که به واسطه استفاده نکردن از پول نقد ایجاد میشد، پی بردند و تلاش در افزایش فعالیت در این حوزه کردند.
ایجاد فرصتهای شغلی جدید، کاهش هزینههای ناشی از کم شدن مراجعات حضوری به شعب بانکها، کاهش هزینههای استفاده از اسکناس مانند چاپ، نگهداری، حمل و نقل و امحای آن، همه و همه دلایل و نیازهایی هستند که باعث رشد سریع و در برخی موارد شتابزده این حوزه در گذشته شد. عطش برای رفع این نیازها به قدری زیاد بود که در مواردی منجر به تخصیص نابهینه منابع شد.
داشتن برنامه مدون و جامع برای نظام پرداخت کشور، توزیع مناسب امکانات و خدمات پرداخت در سطح کشور، سهولت کنترل و نظارت بر شبکه و موارد مشابه به عنوان نیازهای جدید مطرح شد. در نتیجه این ایده شکل گرفت که به جای پرداختن به نیازهای روزمره به بررسی نیازهای آتی جامعه از نظام پرداخت توجه و پرداخته شود و استراتژی مناسب برای آن استخراج و پیادهسازی شود.