internal rate of return یا به اختصار IRR به مفهوم نرخ بازده داخلی است .این روش به ۲ صورت زیر تعریف شده است :
۱ – متوسط نرخ بازده سالانه : یعنی با انجام یک سرمایه گذاری ، شرکت سالانه به طور متوسط چقدر بازده کسب میکند . ( به عنوان مثال : ما اوراق قرضه ای را به نرخ ۲۰ درصد خریداری کنیم ولی سالانه به طور متوسط ۲۲ درصد سود کسب کنیم و بالعکس . )
۲ – نرخی که جریان های نقدی آتی را صفر می کند : بدین معنی که با استفاده از این نرخ مجموع جریان های نقدی که از سال یکم به بعد وارد ( خارج ) میشوند را ، با مبلغ سرمایه گذاری در سال صفر برابر کند.( برای بدست آوردن ارزش سهام و اوراق قرضه کاربرد بسیار زیادی دارد )
تفسیر نرخ بازده داخلى

 

در صورت یکسان بودن سایر شرایط، اگر میزان خالص سرمایه‌گذارى دو طرح مساوى باشد ولى نرخ بازده داخلى آنها متفاوت باشد، طرحى که داراى نرخ بازده داخلى بیشترى است بر دیگرى برترى دارد. اگر میزان خالص سرمایه‌گذارى در این دو طرح متفاوت باشد، انتخاب یکى از دو طرح (با توجه به بودجه‌بندى سرمایه‌ای) بسیار مشکل خواهد شد.
تعریف برخی از واژه ها :
سال صفر : سالی که ما در آن سرمایه گذاری را انجام میدهیم .
جریان های نقدی ورودی : مبالغی از وجه نقد که بعد از سرمایه گذاری وارد شرکت میشوند و همیشه با علامت مثبت نمایش داده میشوند . مثلا ما در سال دوم ۲۰۰.۰۰۰ جریان نقدی ورودی داریم ، یعنی ۲۰۰.۰۰۰ حاصل از سرمایه گذاری به شرکت وارد شده است .
جریان های نقدی خروجی : مبالغی از وجه نقد که از شرکت خارج میشوند و همیشه به صورت منفی نمایش داده میشوند. مثلاً سرمایه گذاری در سال صفر : اگر ما در پروژه ای سرمایه گذاری کرده باشیم عدد را به صورت منفی و اگر شرکتی در پروژه ما سرمایه گذاری کرده باشد عدد را مثبت نشان میدهیم.
مثال جامع :
شرکت الف ، یک شرکت سرمایه گذاری است و قصد دارد از بین سه پروژه پیش رو یکی را انتخاب کند ، تنها معیار تصمیم گیری برای مدیران شرکت ، استفاده از نرخ بازده داخلی است . از شما به عنوان مدیرمالی خواسته شده است تا نظر خود را راجع به هر سه پروژه اعلام کنید.اطلاعات پروژه ها به شرح تصویر زیر است :

 

در سه پروژه بالا ، مبلغی که برای سرمایه گذاری موجود است ، پانصد میلیون ریال است و فقط میتوانیم یک پروژه را انتخاب کنیم .برخی از توضیحات :

- 49016872077274129711111111111111

 

۱. در پروژه سرمایه گذاری خط تولید ، ما باید در سال سوم مبلغ چهل میلیون ریال بابت برخی از هزینه ها پرداخت کنیم ، پس این رقم یک جریان خروجی است و ما آن را با علامت منفی نشان می دهیم .
۲. در پروژه اوراق قرضه ، سود ۱۷ درصد است و در سال آخر مبلغ سود سال آخر و اصل اوراق قرضه به ما پرداخت شده است .
سه فرض نیز داریم :
الف – مبلغ بازده مورد نظر مدیریت ۱۴ درصد است . ب- مبلغ بازده مورد نظر مدیریت ۱۷ درصد است و ج – مبلغ بازده موردنظر مدیریت ۱۲ درصد است .
برای باز کردن تابع IRR کافی است در یکی از سل ها علامت مساوی را گذاشته و کلمه IRR را تایپ کنید.تابع را انتخاب کنید . ساختار تابع شبیه شکل زیر است :

 

 

- 299838827161690047222222222222222
در قسمت values ما باید جریان های نقدی ورودی و خروجی را از سال صفر تا سال آخر وارد کنیم.برای این کار کافی است مبالغ سال صفر تا سال آخر را انتخاب کنیم به ترتیب شکل زیر :

 

 

- 52810155986756422033333333333333
توجه میکنید که مبالغ سرمایه گذاری ما از سلول b2 تا سلول b7 ادامه دارد.
در قسمت Guess شما میتوانید عددی را که فکر میکنید نزدیک به نرخ بازده داخلی است را به صورت درصد وارد کنید. ( این گزینه کاملاً اختیاری است و نیاز چندانی به وارد کردن آن نیست ، در اینجا هم ما عددی را وارد نمی کنیم ) .
بعد از نوشتن تابع ، سلولی که در آن تابع را نوشته به صورت درصدی در می آوریم و اعشار آنرا نیز اضافه میکنیم ، همانند شکل زیر :
- 95835376093881738944444444444444

 

 

بدین صورت تابع را برای هر سرمایه گذاری نوشته و عدد آنرا بدست می آوریم :

 

 

- 44952943607747466955555555555555
نتیجه گیری :
الف – بازده موردنظر مدیریت ۱۴ درصد است : در این حالت سرمایه گذاری در اوراق قرضه انتخاب میشود .
ب – بازده مورد نظر مدیریت ۱۷ درصد است : در این حالت هیچ کدام از سرمایه گذاری ها انتخاب نمیشوند.
ج – بازده مورد نظر مدیریت ۱۵ درصد است : در این حالت امکان انتخاب هر سه پروژه وجود دارد ولی بهترین حالت بازهم اوراق قرضه است .
نقاط‌قوت و ضعف نرخ بازده داخلى

 

در محاسبه نرخ بازده داخلی، ارزش زمانى پول در نظر گرفته مى‌شود و این نقطه قوت یا حُسن این معیار است. با این معیار متوسط نرخ بازده سالانه طرح‌هاى مختلف سرمایه‌گذارى را، با توجه به جریان‌هاى نقدى محاسبه مى‌کنند. بیان نرخ بازده داخلى به‌صورت درصد، مزیت بزرگان است؛ زیرا بیشتر مدیران به‌راحتى مى‌توانند میزان مطلوب بودن یک طرح را با توجه به رقم نرخ بازده داخلى تشخیص دهند.

از بین معیارهاى سه‌گانه ارزیابى طرح‌ها، محاسبه نرخ بازده داخلى از همه مشکل‌تر است. اگر اقساط یا جریان‌هاى نقدى ورودى به‌صورت یکسان و مساوى نباشند، محاسبات زیادى باید انجام داد. اگرچه استفاده از روش‌هاى مبتنى بر جریان‌هاى نقدى ”غالب“ یا مبتنى بر ”میانگین موزون جریان‌هاى نقدی“ از سنگینى بار محاسبات مى‌کاهد، نمى‌توان ادعا کرد که در هر وضعى مى‌توان از این روش‌ها استفاده کرد. عیب بزرگ این معیار ضعفى است که در برابر متفاوت بودن مبلغ خالص سرمایه‌گذارى دارد؛ در نتیجه باید گفت که معیار نرخ بازده داخلى در انتخاب طرح‌هاى سرمایه‌اى کاربرد محدودى دارد.