برگه: سئوالات متداول

برای جستجو در موضوعات این بخش از کادر زیر استفاده نمایید

راهنمای بخش ها
راهنمای سامانه ها
راهنمای ابزارها + ویژگی ها
راهنمای پروفایل ها
راهنمای حساب + پنل کاربری
مفاهیم و آموزش های پایه
آموزش مفاهیم و روش های تحلیلی
آموزش روش ها و مفاهیم معاملاتی
روش ها و مفاهیم پرداخت ارزی
شاخص بان
مارکت بان
پرشین ای پی آی
سامانه معاملات طلا
راهنمای اپلیکیشن قیمت‌ها

مفاهیم پایه معاملات

وجه التزام تأخیر تأدیه دین چیست ؟

عبارتست از خسارتی که بدهکار دراثر عدم ایفای تعهدات به موقع به طلبکار وارد می‌نماید مشروط براینکه در قرارداد فی مابین ذکر شده باشد.

وضعیت نماد چیست ؟

نمادهای بازار سرمایه، همواره قابل معامله نیستند و ممکن است در برخی از مواقع، برای معامله آن‌ها محدودیت‌هایی ایجاد شود. وضعیت هر نماد که با کلماتی مانند مجاز، مجاز-محفوظ، ممنوع و … مشخص می‌شود، نشان‌دهنده همین موضوع است. مهم‌ترین وضعیت نمادها و ویژگی‌های هر کدام به شرح زیر است:
وضعیت نماد امکان ارسال سفارش امکان ویرایش و حذف سفارش امکان انجام معامله
مجاز بله بله بله
مجاز-محفوظ بله بله خیر
مجاز-متوقف بله خیر خیر
ممنوع خیر خیر خیر
ممنوع-متوقف خیر خیر خیر

پذیره‌نویسی (Underwriting of Securities) چیست؟
به فرآیند خرید اوراق بهادار از ناشر و یا نمایندهٔ او و پرداخت یا تعهد پرداخت وجه کامل آن طبق قرارداد، پذیره‌ نویسی می‌گویند. پذیره‌نویسی یا underwriting ممکن است به دو روش انجام پذیرد: تعهد پذیره‌نویسی و بهترین کوشش.

تعهد پذیره‌نویسی را کارگزار پذیره‌نویس یا معرف انجام می‌دهد. در این فرآیند کارگزار معرف، پس از بررسی سهام شرکت‌های متقاضی ورود به بازار بورس توسط کارشناسان خود، سهام را قیمت‌گذاری می‌کند و سپس ضمن معرفی شرکت برای عرضهٔ اولیه، متعهد می‌شود که مابقی اوراق بهاداری که تا پایان دورهٔ عرضهٔ اولیه خریداری نشده است را خریداری کند.

کارگزار پذیره‌نویس باید با ارائهٔ وثیقه و شواهد دیگر به سازمان بورس، این اطمینان را ایجاد کرده باشد که می‌تواند به تعهدات پذیره‌نویسی خود عمل نماید. مزیت روش تعهد پذیره‌نویسی به روش‌های رایج دیگر عرضهٔ اولیه در بورس در این است که می‌تواند باعث جلوگیری از رفتارهای سفته‌بازانه در هفته‌های آغازین عرضهٔ سهام شرکت‌ها در بورس شود و با پشتوانهٔ کارشناسی‌های انجام‌شده کمک می‌کند سهام زودتر به قیمت واقعی خود در بازار برسد.

با این کار درصدگیری های رایج در بازار کمتر می‌شود و خطرپذیری سرمایه‌گذاری روی سهام شرکت‌های تازه‌وارد به بورس کاهش یابد.

روند عملی این کار به این صورت است که پس از آنکه ناشر درخواست انتشار اوراق را از راه تعهد پذیره‌نویسی با شرکت تأمین سرمایه می‌دهد، مبلغی معادل ارزش کل اوراق مشارکت رهنی را از آن شرکت دریافت می‌کند و سپس شرکت تأمین سرمایه اوراق را به قیمت دلخواه خود منتشر خواهد کرد.

در روش بهترین کوشش، شرکت تأمین سرمایه پس از دریافت درخواست شرکت متقاضی، اوراق مشارکت رهنی را قیمت‌گذاری می‌کند و به فروش می‌رساند، اما بر خلاف روش تعهد پذیره‌نویسی ممکن است بخشی از اوراق به فروش نرسند.

چطـور می‌توان ریسک سرمایـه‌گذاری در بورس را کاهش داد؟
در یک تعریف بسیار ساده، ریسک، احتمال محقق نشدن پیش‌بینی‌هاست. برای مثال، فرض کنید قیمت سهام شرکت الف در حال حاضر ۱۵۰ تومان است. شما پیش‌بینی می‌کنید که قیمت سهام این شرکت در ماه آینده به ۱۶۰ تومان برسـد و براساس این پیش‌بینی، اقدام به خرید سهام می‌کنید. در اینجا دو حالت ممکن است رخ دهد: یا سهام مزبور در ماه آینده به ۱۶۰ تومان یا بالاتر از آن می‌رسد که در این صورت شما ریسک سرمایه‌گذاری را با موفقیت پشت سر گذاشته‌اید و به اصطلاح ریسک سرمایه‌گذاری شما صفر بوده است یا اینکه پیش‌بینی شما محقق نمی‌شود و سهام آن شرکت با قیمتی کمتر از آنچه پیش‌بینی کرده بودید، به فروش می‌رسد. مثلا در ماه آینده قیمت سهام مزبور به ۱۵۵ تومان می‌رسد. در این صورت پیش‌بینی شما با ۵۰ درصد عدم موفقیت همراه بوده است. بدین ترتیب مشخص می‌شود که تعریف دیگر ریسک، احتمال عدم موفقیت است. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، اصطلاحا ریسک سرمایه‌گذاری بیشتر خواهد بود.
بنابراین، با دقت در مفهوم ریسک می‌توان به دو نکتـه اساسی پی برد:
۱- پیش‌بینی صحیح نقش بسیار زیادی در کاهش ریسک سرمایه‌گذاری دارد
۲- چون لزوما همواره پیش‌بینی‌ها بطور کامل منطبق بر واقعیت نخواهد بود، لذا فردی که قصد دارد با خرید سهام در بورس سرمایه‌گذاری کند، بایـد توانایی پذیرش ریسک را داشته باشد.
البته در آینـده، بیان خواهیم کرد که در سال‌های اخیر و با طراحی برخی شیوه‌های جدید سرمایه‌گذاری در بورس، امکان سرمایه‌گذاری بدون ریسک در بورس هم برای افراد فراهم شده است. اما به هر حال، باید توجه داشت که موضوعـی تحت عنوان ریسک، همواره باید در سرمایه‌گذاری‌ها مدنظر قرار گیرد.
اما در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری نیز همواره در ادبیات سرمایه‌گذاری مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ مفهومی به نام بازده. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایه‌گذاری است. در برنامه‌های قبل، توضیح دادیم که فردی که سهامی را خریداری می‌کند، از دو محل،کسب درآمد می‌کند: اول دریافت سود نقدی سالانه و دوم، درآمد ناشی از افزایش قیمت سهام. مجموع این دو را بازده می‌گویند. مثلا فرض کنید فردی، سهام شرکتی را به قیمت ۱۵۰ تومان خریداری می‌کند. اگر این شرکت در پایان سال، به ازای هر سهم، ۱۵ تومان سود نقـدی به سهامدارانش بدهـد و قیمت سهم هم در پایان سال، به ۱۹۵ تومان برسد، بنابراین بازده سرمایه‌گذاری فرد در مجموع ۴۰ درصد بوده است، ۱۰ درصد بازده ناشی از دریافت سود نقدی و ۳۰ درصد بازده ناشی از افزایش قیمت سهام.
فرض کنید شما به جای خرید سهام یک شرکت، اوراق مشارکت را از بانک خریداری کرده‌اید و نرخ سود سالانه اوراق مشارکت هم ۲۰ درصد تعیین شده است. مشخص است که بازده سرمایه‌گذاری شما در یک سال از طریق اوراق مشارکت ۲۰ درصد خواهد بود. در واقع، در اوراق مشارکت، برخلاف سهام، قیمت خود اوراق مشارکت ثابت است و سرمایه‌گذار، فقط سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریف شده دریافت می‌کند.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا باید یک نفر سهامی را خریداری کند که ۴۰ درصد بازده دارد ولی فرد دیگری به ۲۰ درصد بازده راضی می‌شود؟
اگر از شما چنین سؤالی را بپرسند، چه جوابی دارید؟ احتمالا پاسخ می‌دهید:
– از کجا معلوم که سهام شرکت موردنظر، حتما ۴۰ درصد بازدهی داشته باشد؟
– اگر قیمت سهم برخلاف پیش‌بینی‌ها، به ۱۹۵ تومان نرسید، چه می‌شود؟
– اگر شرکت سود نقدی کمتری از مقدار پیش‌بینی‌ شده توزیع کرد، تکلیف چیست؟
– خرید اوراق مشارکت، حداقل این تضمین را دارد که قطعا ۲۰ درصد بازدهی به دست خواهد آمد و پاسخ‌هایی از این دست.
اما با وجود همه این تردیدها، بسیارند سرمایه‌گذارانی که ترجیح می‌دهند بجای دریافت بازدهی ۲۰ درصدی بدون تحمل ریسک، ریسک بیشتری را متحمل شوند و در ازای پذیرش این ریسک، بازدهی بیشتری بدست آورند. به همین علت است که به بازده، پاداش ریسک هم می‌گویند؛ یعنی کسب بازدهی بیشتر، در ازای پذیرش ریسک بیشتر و کسب بازدهی کمتر، در ازای پذیرش ریسک کمتر.
چطور در قیمت سهام دستکاری می‌شود؟
این افراد با انجام معاملات صوری باعث تغییر کاذب قیمت‌ها می‌شوند و یا صف‌های خرید و فروش را با سفارش‌های کاذب دستخوش تغییر می‌کنند، که اصطلاحا به آن دستکاری قیمت گفته می‌شود و هدف از آن، فریب سرمایه‌گذاران است. در همین رابطه گفت‌وگویی با سید مهدی موسوی، کارشناس مدیریت حقوقی و انتظامی سازمان بورس و اوراق بهادار انجام داده‌ایم که می‌خوانید.
به چه نوع کار‌هایی دستکاری در قیمت گفته می‌شود؟
توسل به یکسری اقدامات مانند معاملات صوری، سفارش‌چینی در یک حجم مشخص، افزایش قیمت سهام یک شرکت خاص با ایجاد شایعه و جمع‌آوری سهام در قیمت پایین برای به دست آوردن سود را می‌توان ازجمله مصادیق بارز افعال مادی جرم اعلام کرد.
از منظر حقوقی این جرم به چه روش‌هایی قابل ارتکاب است؟
یکی از مهم‌ترین روش‌های انجام چنین جرایمی، دستکاری بر مبنای اطلاعات معروف است. در این روش دستکاری‌کننده به وسیله انتشار اطلاعات گمراه‌کننده یا شایعات بی‌پایه و اساس قیمت سهم را تغییر می‌دهد. در این شیوه عده‌ای از سرمایه‌گذاران با هماهنگی با یکدیگر سهام یک شرکت را مدنظر قرار داده و آن را خریداری می‌کنند و پس از آن با انتشار شایعات مثبت پیرامون سهام شرکت مذکور قیمت آن‌را بالا برده و با فروش آن سهام کسب سود می‌کنند. البته در این روش برخی شرکت‌ها هم مقصرند چون وفق تکلیف قانونی ماده۴۵ قانون، شرکت‌های بورسی موظفند اطلاعات مهم خود را به‌موقع و شفاف به سازمان بورس ارائه دهند. به‌طور کلی این اطلاعات مبنای تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران برای معاملات اوراق بهادار خواهد بود اما متأسفانه برخی از شرکت‌های بورس از شفافیت اطلاعاتی برخوردار نبوده و ضوابط را رعایت نمی‌کنند. این قبیل شرکت‌ها هدف خوبی برای دستکاری قیمت قرار می‌گیرند.
آیا امکان کاهش قیمت سهام شرکت‌ها وجود دارد؟
بله، افراد سودجو با انتشار اخبار منفی، تمام سهام موجود در بازار را به قیمت پایین خریداری می‌کنند و زمانی که اخبار و اطلاعات واقعی در مورد شرکت منتشر شد، به سود می‌رسند.
روش دیگر دستکاری قیمت چگونه به‌وجود می‌آید؟
در این روش دستکاری قیمت بر مبنای معاملات به‌وجود می‌آید. افراد با استفاده از گروه معامله‌گران سرشناس یک خرید گسترده انجام می‌دهند و با این کار قیمت‌ها را افزایش داده و وقتی قیمت‌ها به بالاترین حد رسید با فروش عمده سهام، سود بالایی کسب می‌کنند.
یعنی قیمت سهم را بالاتر از حدواقعی نشان می‌دهند؟

دقیقاً، معمولا در این روش دستکاری‌کننده قیمت، پس از خرید، سعی بر آن دارد تا سهم بازار را مورد اقبال قرار داده و تقاضای خرید سهام شرکت را با دستکاری بالا ببرد و در پی این اقدام قیمت سهم بالا رفته و سود سرشاری عاید خود کند.

چگونه سهام را نقد شونده کنیم؟
از دیدگاه کلان، وجود بازارهای سرمایه با نقدشوندگی بالا برای تخصیص کارآمد سرمایه‌ها ضروری است و تاثیر بسزایی بر ثبات سیستم‌های مالی دارد، زیرا این بازارها بهتر می‌توانند شوک‌های سیستماتیک را جذب کرده و از سرایت آن به دیگر اجزای سیستم مالی بکاهند. برای نمونه، در بازارهای با نقدشوندگی بالا، نوسانات قیمتی ناشی از تغییر ریسک‌پذیری سرمایه‌گذاران بسیار کم است. از این‌رو، نقدشوندگی مانع سرایت اثرات نامطلوب نوسان قیمت بر دیگر اجزای سیستم مالی و اقتصاد کلان می‌شود.
از دیدگاه خرد، ویژگی اصلی بازارهای با نقدشوندگی بالا، کم بودن فاصله‌ بین قیمت‌های پیشنهادی خرید و فروش است. به این معنا که معاملات مقرون به‌صرفه‌ اجرا ‌شوند. نقدشوندگی بالا در بازارهای ثانویه در موفقیت عرضه‌های عمومی نقش تعیین‌کننده‌ای دارد و موجب کاهش هزینه و ریسک متعهدین پذیره‌نویس و بازارسازان می‌شود. با افزایش نقدشوندگی، هزینه‌ سرمایه‌گذاران از طریق کاهش دامنه‌ نوسان و هزینه‌‌های معاملاتی، کاهش می‌یابد، همچنین هزینه سرمایه ناشران نیز کاهش پیدا می‌کند. بازار سرمایه نقد امکان دسترسی به سرمایه‌گذاران مختلف با استراتژی‌های معاملاتی متنوع را نیز فراهم می‌آورد.

به‌طور کلی می‌توان گفت که نقد‌شوندگی به عمق (تاثیر معاملات با حجم زیاد بر قیمت)، عرض (فاصله‌ بین قیمت‌های پیشنهادی خرید و فروش)، انعطاف‌پذیری (مدت زمان به تعادل رسیدن بازار پس از نوسان شدید قیمت) و همچنین زمان (سرعت انجام معاملات) در بازار بستگی دارد. این معیارها، معیارهای سنتی نقد‌شوندگی بازار هستند. نقدشوندگی به بسیاری از اصول اقتصادی کلان و اصول بازار شامل سیاست‌های مالی کشور، رویکرد حاکم بر نرخ ارز و نیز محیط نظارتی نیز بستگی دارد. ابزارهای مورد معامله، ماهیت مشارکت‌کنندگان بازار و همچنین ساختار بازار نیز اثر زیادی بر نقدشوندگی بازار دارند. همچنین اعتماد به بازار و اطمینان سرمایه‌گذار در بهبود شرایط نقدشوندگی تاثیر اساسی دارد.

نقدشوندگی عامل مهمی در تعیین کارآیی بازار است و دستیابی به سطح قابل قبولی از آن به‌ویژه در بازارهای مالی، دغدغه همیشگی سیاست‌گذاران و اداره‌کنندگان این بازارها به شمار می‌رود. بازارهایی با درجه نقدشوندگی مناسب، امکان ورود و خروج به بازار را با کمترین اختلال و به عبارت دیگر با حدقل کاهش در ارزش‌های اسمی و کمترین هزینه‌های معاملاتی و زمان فراهم می‌کنند که مطلوب سرمایه‌گذاران است. از این‌رو می‌توان از نقدشوندگی به‌عنوان عامل مهم رشد و توسعه بازارها یاد کرد. از سوی دیگر، جهانی شدن بازارها و نوآوری‌های صورت گرفته در خدمات و محصولات طی سال‌های اخیر، اهمیت نقدشوندگی را برای بازارهای کوچک و کمتر توسعه یافته دو چندان کرده است.

مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر نقدشوندگی عبارتند از: میزان سهام شناور آزاد به معنی درصدی از سرمایه که به منظور خرید و فروش در دسترس سرمایه‌گذاران قرار دارد. هرچه میزان سهام آزاد بیشتر باشد، نقدشوندگی بالاتر است. تمرکز مالکیت و ترکیب سرمایه‌گذاران عامل مهم دیگر در نقدشوندگی است. نبود تنوع در بین سرمایه‌گذاران موجب می‌شود آنها قادر به اتخاذ موقعیت‌های متقابل نباشند. تمرکز مالکیت ارتباط زیادی با میزان سهام شناور آزاد دارد. عامل تاثیرگذاری دیگر حضور واسطه‌گران مالی است. افزایش تعداد بازیگران و معامله‌گران بازار موجب افزایش رقابت، سرعت بازار و افزایش نقدشوندگی می‌شود. از عوامل دیگر تاثیرگذار بر نقد‌شوندگی می‌توان به میزان دسترسی مستقیم سرمایه‌گذاران به بازار و معاملات اینترنتی؛ هزینه معاملات، تکنولوژی سیستم‌های معاملاتی، تنوع ابزارهای معاملاتی، تنوع سرمایه‌گذاران و مشارکت سرمایه‌گذاران جزء، کیفیت شرکت‌های پذیرفته شده در بورس و ارتباط با بازارهای بین‌المللی اشاره کرد.

 

تاکید بازارها بر بهبود نقدشوندگی، با توجه به اهمیت فزاینده آن، قابل درک است. در واقع هدف اصلی بسیاری از اقدامات در زمینه‌ تنظیم مقررات، توسعه‌ بازار و انجام اصلاحات در بازارها، ایجاد بازارهای عمیق و نقد است. وجود بازارهای نقد، اعتماد سرمایه‌گذار و کارآیی بازار را افزایش می‌دهد و بنابراین افزایش انعطاف‌پذیری بازار را به دنبال دارد. به منظور افزایش نقدشوندگی در بازار سرمایه در سال‌های گذشته اقدامات خوبی انجام شده است. از جمله می‌توان به الزام شرکت‌ها به افزایش میزان سهام شناور آزاد، تقویت ساختار قانونی کارآ برای تشویق مشارکت سرمایه‌گذاران در بازار از طریق افزایش دسترسی به بازار و راه‌اندازی معاملات برخط، افزایش دامنه نوسان و افزایش ساعت معاملاتی، انتشار ابزارهای متنوع معاملاتی مانند قراردادهای آتی، قرارداد اختیار تبعی، اوراق اجاره و…، تامین مالی خرید اعتباری، پیشنهاد و مقررات مربوط به راهکارهای جایگزین فروش استقراضی، افزایش دانش و فرهنگ سرمایه‌گذاری، افزایش کیفیت افشای اطلاعات شرکت‌های پذیرفته شده در بورس، تقویت راهبری شرکت در شرکت‌های پذیرفته شده، افزایش واسطه‌های مالی مانند راه‌اندازی صندوق بازارگرانی، صندوق توسعه بازار و تعداد کارگزاران اشاره کرد. با انجام این اقدامات، شاهد رشد و توسعه شاخص‌های نقدشوندگی در بازار بودیم؛ به‌طوری که متوسط روزانه حجم و ارزش در سال ۱۳۹۳ (از ابتدای سال تاکنون) به ترتیب برابر با ۶۱۴ میلیون سهم، ۲,۵۱۹ میلیارد ریال بوده است که نسبت به سال ۱۳۸۸ به ترتیب معادل ۷۵درصد (۳۵۱میلیون سهم) و ۲۳۴ درصد (۷۵۵ میلیارد ریال) رشد داشته است.
متوسط روزانه دفعات معاملات در سال ۱۳۸۸، ۱۲ هزار دفعه بوده است که با رشدی ۳۱۸ درصدی به ۵۲ هزار دفعه در سال ۱۳۹۳ رسیده است. سایر شاخص‌های نقدشوندگی هم رشد قابل ملاحظه‌ای را نشان می‌دهد؛ به‌رغم اینکه به دلیل اتخاذ سیاست‌های انقباضی نقدینگی در کلیه بازارها کاهش پیدا کرده است. همچنین بورس اوراق بهادار تهران پروژه‌هایی به منظور افزایش نقدشوندگی بازار از طریق انتشار اوراق بهادار جدید و تنوع در سرمایه‌گذاران و افزایش شفافیت بازار در دست دارد. این پروژه‌ها عبارتند از: را‌ه‌اندازی قرارداد اختیار معامله، راه‌اندازی صندوق‌های بازنشستگی خصوصی، بهره‌‌گیری از ابراز مبتنی بر بیمه، انتشار ابزار مشتقه مبتنی بر شاخص، طراحی و پیاده‌سازی صندوق‌های قابل معامله تک‌سهم و طراحی شاخص راهبری شرکتی.
چگونه قیمت یک سهم تعیین می شود؟
در ابتدا ذکر این نکته لازم به نظر می‌رسد که هر سهمی معمولاً دارای دو نوع قیمت یا ارزش است که به ترتیب از آن‌ها به عنوان ارزش اسمی و ارزش تجاری نام می‌بریم.
ارزش اسمی
ارزش اسمی سهام همان است که در روز تشکیل شرکت پرداخت و یا تعهد شده و سرمایه شرکت در مجموع قیمت اسمی سهام را تشکیل می‌دهد به عنوان مثال: شرکتی را در نظر بگیرید که سرمایه آن دو میلیون ریال و به هزار سهم دو هزار ریالی تقسیم شده است. پس ارزش اسمی هر سهم این شرکت دو هزار ریال است.
ارزش تجارتی
قیمت تجارتی یا حقیقی هر سهم بسته به فعالیتی است که شرکت داشته و منافعی است که سالانه دارد.

البته شرکتی که در سال به میزان ۸۰ درصد سرمایه خود منفعت داشته باشد با شرکتی که ده درصد سود بدهد قطعا تفاوت دارد و سهام آن به همین نسبت طالب بیشتری دارد و به این جهت در بازار گران‌تر به فروش می‌رسد.

قیمتی که هر سهم در بازار و بورس‌ها به فروش می‌رسد با قیمت اسمی سهام فرق دارد و قیمت بازار یا ارزش تجارتی نامیده می‌شود. ممکن است ارزش تجارتی از ارزش اسمی کمتر یا بیشتر باشد. مثلاً شرکتی که فعالیتی نداشته بلکه در اثر زیان‌های وارده قسمتی از سرمایه آن از بین رفته است، در بازار به ارش اسمی خریدار ندارد و ناچار به قیمت کمتری فروش می‌رود. گاهی ارزش اسمی و تجارتی با یکدیگر فرقی ندارند. در این صورت گفته می‌شود که ارزش اسمی سهام با ارزش تجارتی منطبق است. تعیین قیمت سهام یک شرکت معمولا تابع عوامل مختلفی است که مهمترین آن سودآوری شرکت، انتظار سودآوری آتی شرکت و شرایط کلان اقتصادی کشور است. در واقع بودجه شرکت و پیش‌بینی سود هر سهم‌ مهمترین عامل تاثیرگذار بر قیمت سهم است. تغییرات قیمت سهام در سال‌های گذشته و میزان تولید و فروش یکسان‌، وضعیت خاص صنعت‌، سیاست تقسیم سود سهام، طرح‌های توسعه و افزایش سرمایه‌، ترکیب دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌های شرکت‌، اعتبار و سابقه شرکت‌، بدهی‌های احتمالی‌، اطلاعات درونی شرکت و شایعات‌، نسبت قیمت به درآمد هر سهم (P/E)، عرضه و تقاضای سهام‌ و بالاخره مدیریت شرکت‌ همه از جمله مواردی است که به نوعی بر بالا و پایین رفتن قیمت سهام یک شرکت تاثیر‌گذارند.

کارگزار بورس کیست و وظایفش چیست؟
کارگزار” موسسه‌ یا شرکتی است که با مجوز سازمان بورس به نمایندگی از طرف اشخاص و یا به حساب خود حسب مورد و براساس قوانین و مقررات مربوط، به دادوستد اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس و سایر خدمات کارگزاری می‌پردازد.
کارگزاری از طریق واحدی که “شعبه” نام دارد به ارائه خدمات به سرمایه‌گذاران می‌پردازد. این شعبه در شهری واقع شده است که سازمان بورس در آن شهر تالار دارد. تالارهای اختصاصی “کارگزار” نیز شعبه تلقی می‌شود. چنانچه کارگزاری از طریق واحد خود در شهری که سازمان بورس در آن شهر تالار ندارد به ارائه خدمات به سرمایه‌گذاران ب‌پردازد این واحد کارگزاری نمایندگی به حساب می‌آید. تالارهای اختصاصی “کارگزار” که در آنها معامله انجام نمی‌شود، و  سفارش‌های دریافتی از آن‌ شهر برای “شعبه” ارسال می‌شود، نیز “نمایندگی” تلقی می‌شود.
برای فعالیت، هر کارگزار باید مبلغی به عنوان عضو به سازمان بورس پرداخت کند که به عنوان حق عضویت از آن یاد می‌شود. میزان حق‌عضویت در ابتدای هر سال توسط هیئت‌مدیره سازمان بورس تعیین می‌شود. کارگزارن بورس باید برای دریافت خدمات و تسهیلات از سازمان بورس برای انجام معاملات اوراق بهادار به سازمان کارمزد پرداخت کنند که در واقع این کارمزد هزینه استقاده از تسهیلات و خدمات نامیده می‌شود.
گواهی حق تقدم خرید سهام چیست؟
یکی از مزایای سهام در مقایسه با سایر انواع اوراق بهادار این است که چون سهامداران یک شرکت، در واقع به نسبت سهم خود، مالک آن شرکت محسوب می‌شوند، در خرید سهام جدید شرکت نیز اولویت قرار دارند. به این اولویت، حق تقدم خرید سهام می‌گوینـد.  به عنوان مثال، فرض کنید شرکت الف قصد دارد با انتشار سهام جدید در بورس، سرمایـه خود را ۲۰ درصـد افزایش داده و از ۱۰ میلیارد تومان، به ۱۲ میلیارد تومان برساند. باتوجه به اینکه قیمت اسمی هریک از سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس، ۱۰۰ تومان است، بنابراین شرکت مذکور برای آنکه سرمایه خود را ۲ میلیارد تومـان افزایش دهد، باید ۲۰ میلیون سهم ۱۰۰ تومانـی منتشر کند:

 

۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰=۱۰۰×۲۰۰۰۰۰۰۰
طبیعتا در این حالت، سهامداران فعلی شرکت الف برای خرید سهام جدید شرکت حق تقدم دارند و می‌توانند به میزان ۲۰ درصد تعداد سهام موجود خود (یعنی متناسب با درصد افزایش سرمایه شرکت) سهام جدید با قیمت ۱۰۰ تومان بخرند، بنابراین، اگر فردی مالک ۱۰۰۰ سهم شرکت الف باشد، می‌تواند یعنی ۲۰۰ سهم جدید با قیمت اسمی ۱۰۰ تومان خریـداری کند.
۲۰۰=۲۰%×۱۰۰۰
اما این حق تقـدم، چه جذابیتی برای سهامداران فعلی شرکت دارد؟
حتما به خاطر دارید که گفتیم قیمت سهام اغلب شرکت‌ها در بورس، بیشتر از قیمت اسمی آنهاست، به عنوان مثـال، اگرچـه قیمت اسمی سهام شرکت الف ۱۰۰ تومان است، اما ممکن است قیمت این سهم در بورس، ۱۵۰ تومان باشد. در این صورت، قیمت بازار سهام شرکت الف، ۵۰ تومان بیشتر از قیمت اسمی آن خواهد بود، بنابراین، سهامداران فعلی این شرکت با خرید سهام جدید، در واقع ۵۰ تومان به ازای هر سهم سود بدست می‌آورند، سودی که تنهـا به سهامداران فعلی شرکت تعلق دارد.
۵۰ =۱۰۰ – ۱۵۰
گواهی حق تقدم خرید سهام چیست؟
تاکنون با مزایای حق تقـدم خرید سهام برای سهامداران فعلی شرکت آشنا شده‌اید. اما شاید این دو سوال درباره حق تقدم، ذهن شما را به خود مشغول کرده باشد:
– سهامداران فعلی چگونـه از تصمیم شرکت برای افزایش سرمایه مطلع می‌شوند؟
– آیا سهامداران فعلی، ملزم به استفاده از حق تقدم خود هستند و درصورت استفاده نکردن از حق تقـدم، از کسب سود ناشی از مابه‌التفاوت قیمت اسمی و قیمت بازار سهم محروم خواهند شد؟
پس از آنکه موضوع افزایش سرمایه شرکت به تصویب رسید، موضوع در روزنامه کثیرالانتشاری که به عنوان روزنامه رسمی شرکت انتخاب شده، منتشر می‌شود تا همه سهامداران از این تصیم مطلع شوند. همچنین فرمی برای سهامداران آن شرکت ارسال شده و از آنها درخواست می‌شود تا درصورت تمایل به استفاده از حق تقدم خود برای خرید سهام جدید، فرم مذکور را تکمیل و برای شرکت ارسال نمایند. به این فرم، اصطلاحا گواهی حق تقدم خرید سهام گفته می‌شود. سهامداران شرکت پس از دریافت گواهی حق تقدم خرید سهام، ممکن است به یکی از سـه روش زیر اقدام کنند:
۱- فـرم مذکور را در مهلت تعیین شده (که معمولا ۶۰ روز است) تکمیل و برای شرکت ارسال کنند. این اقدام به منزله تمایل سهامدار به مشارکت در افزایش سرمایه شرکت است. بنابراین وی باید علاوه‌بر تکمیل فـرم، مبلغ اسمی سهام را به حساب شرکت واریز نمایند تا سهام جدید، به نام آنها صادر شـود.
۲- برخی‌از سهامداران ممکن است به علت عدم اطلاع از افزایش سرمایه شرکت و یا هر دلیل دیگر، در مهلت تعیین شده هیچ اقدامی نکنند. در این حالت، شرکت پس از پایان مهلت مقرر، سهام باقیمانده را با قیمت روز بازار، در بورس فروخته و مابه التفاوت قیمت اسمی و قیمت بازار را به حساب سهامدارانی که از حق تقدم خود استفاده نکرده‌‌اند، واریـز می‌کند.
۳- دسته سوم از سرمایه‌گذاران، افرادی هستند که گواهی حق تقدم خرید سهام خود را در بورس می‌فروشند. این گروه از سهامداران می‌توانند برای فروش گواهی حق تقدم سهام خود، به یکی از شرکت‌های کارگزاری بورس مراجعه و این گواهی را به قیمت روز بازار، به فروش برسانند. قیمت گواهی حق تقدم در بورس، معمولا معادل تفاوت قیمت اسمی (۱۰۰ تومان) و قیمت بازار سهم است. بنابراین، اگر مثلا قیمت سهام شرکت الف در بورس، ۱۵۰ تومان باشد، قیمت گواهی حق تقدم خرید سهام شرکت الف در بورس، حدودا ۵۰ تومان خواهد بود:
۵۰ =۱۰۰ – ۱۵۰
طبیعتا گواهی حق تقـدم خرید سهام، برای آندسته از سرمایه‌گذارانی که انتظار دارند قیمت سهم مذکور در آینده با افزایش مواجه شـود، جذابیت دارد، زیرا با خرید این گواهی، می‌توانند سهامدار شرکت مذکور شوند. از آنجا که گواهی حق تقدم خرید سهام نیز همانند سهام، در بورس داد و ستد می‌شود، بنابراین یک ورقه بهادار به شمار می‌رود. نکته‌ قابل توجه اینکه در هر صورت، مزایای ناشی از حق تقدم، به سهامداران شرکت تعلق دارند و حتی درصورت عدم استفاده آنها از حق تقدم، آنها از کسب این مزایـا محروم نخواهنـد شد، اگرچه برخی سهامداران ترجیح می‌دهند با دریافت سهام جدید، از این مزایا استفاده کنند و برخی دیگر، با فروش گواهی حق تقدم خود در بورس.
مزایای سهام در مقایسه با سایر انواع اوراق بهادار چیست؟
۱- اولین مزیت سرمایه‌گذاری در سهام، امکان کسب بازدهی بیشتر در ازای پذیرش ریسک بالاتر است. اگر به خاطر داشته باشید، در معرفی اوراق مشارکت گفتیم که اگرچه نرخ سود این اوراق، علی‌الحساب است و نرخ سود قطعی پروژه در سررسید محاسبه و پرداخت می‌گردد، اما معمولا نرخ سود قطعی تفاوت زیادی با نرخ سود علی‌الحساب نمی کند، بنابراین، آنچه که سرمایه‌گذار می‌تواند به عنوان بازدهی قطعی خود تلقی کند، حدودا معادل همان مبلغی است که به عنوان سود علی‌الحساب به وی پرداخت می‌گردد که این میزان بازدهی، ممکن است برای بسیاری از سرمایه‌گذاران، بویژه سرمایه‌گذاران جذاب نباشد. در مورد اوراق اجاره هم اینچنین است، زیرا بازدهی این اوراق نیز مبلغ ثابتی است که در قالب اجاره بها، بصورت دوره‌ای به خریداران اوراق پرداخت می‌شود.
اما برخلاف اوراق مشارکت و اوراق اجاره، دارندگان سهام یک شرکت، به میزان سهامی که دارند، در کلیه منافع شرکت، ازجمله سود سالیانه و افزایش قیمت سهام، شریک هستند و اگر برای مثال، شرکت در طول یکسال فعالیت خود، حتی صد درصد هم سود کند، این سود به سهامداران تعلق دارد. البته، باید توجه داشت که همواره، چنین سودهایی نصیب سهامداران نمی‌شود و گاهی اوقات ممکن است شرکت سود بسیار اندکی داشته باشد و حتی زیان دهد که در این موارد نیز سهامداران، در زیان شرکت سهیـم خواهند بود. پس ریسک سرمایه‌گذاری در سهام بیشتر و البته، بازدهی موردانتظار خریداران سهام نیز بالاتر از اوراق مشارکت و اوراق اجـاره است. بنابراین، بررسی کامل شرکت‌ها و انتخاب هوشمندانه سهام آنها، بسیار حائز اهمیت است.
۲- دومین مزیت سهام در مقایسه با اوراق بهادار با درآمد ثابت، امکان مشارکت سهامدار در نحوه اداره شرکت است. اگر به خاطر داشته باشید، در توضیح اوراق مشارکت و اوراق اجاره گفتیم که خریداران این اوراق، در طول دوره سرمایه‌گذاری (مثلا ۴ سال) سود مشخصی را دریافت کرده و در پایان دوره هم اصل سرمایه‌شان را دریافت کرده و به سرمایه‌گذاری خود پایان می‌دهند، بدون آنکه دخالتی در نحوه انجام کار داشته باشند. اما در سهام، اینطور نیست. سهامداران به نسبت سرمایه خود، دارای حق رأی هستند و می‌توانند با شرکت در مجامع عمومی شرکتی که سهامش را در اختیار دارند، درباره مسائل اساسی شرکت مانند انتخاب اعضای هیئت مدیره، نحوه تقسیم سود و… اظهارنظر کنند.
۳- سومین مزیتی که شامل حال سهامداران یک شرکت می شود، اولویت آنها برای خرید سهام جدید آن شرکت است. لازم است در این خصوص، کمی توضیح دهیم. وقتی شرکت‌ها برای اولین‌بار سهام خود را منتشر می‌کنند، قیمت پایـه سهام آنها که اصطلاحا قیمت اسمی نام دارد، هزار ریال (۱۰۰ تومان) است، به این معنـا که اگر مثلا سرمایه شرکت صد میلیون تومان باشد، شرکت باید یک میلیون سهم ۱۰۰ تومانی منتشر کند. اما قیمت سهم در بورس، لزوما همیشه معادل قیمت اسمی یعنی ۱۰۰ تومان نیست، زیرا براساس نوع عملکرد شرکت و میزان تقاضایی که برای آن سهم در بورس وجود دارد، قیمت سهام ممکن است با افزایش یا کاهش مواجه شود. کافیست نگاهی به قیمت سهام شرکت‌های مختلفی که هم اکنون در بورس خرید و فروش می شوند، بیاندازید. خواهید دید که قیمت سهام اغلب شرکت‌ها بالاتر از ۱۰۰ تومان، یعنی بالاتر از ارزش اسمی است. حال فرض کنید شرکتی که هم‌اکنون سهامش مثلا با قیمت ۱۸۰ تومان در بورس خرید و فروش می شود، قصد دارد برای تامین منابع مالی بیشتر، سهام جدید منتشر کند. طبیعتا براساس قانون، اولا شرکت باید براساس قیمت اسمی، یعنی ۱۰۰ تومان، سهام منتشر کند و ثانیا، سهامداران فعلی شرکت، در اولویت برای خرید سهام این شرکت می باشند، نتیجه کاملا مشخص است. سهامداران فعلی با خرید سهام جدید شرکت می توانند به ازای هر سهم، ۸۰ تومان سود کسب کنند، زیـرا سهمی را که در بورس، با قیمت ۱۸۰ تومان خریدار دارد، به قیمت ۱۰۰ تومان (ارزش اسمی سهم) خریداری می‌کنند.
۴- چهارمین مزیت خرید سهام، امکان دریافت سهام جایزه از شرکت است. همانطور که گفتیم، شرکت‌ها معمولا در پایان هر سال، مبلغی را به عنوان سود بدست می‌آورند. نحوه استفاده از سود سالیانه در شرکت‌ها متفاوت است. برخی شرکت‌ها تصمیم می‌گیرند درصدی از سود را بین سهامدارانشان توزیع کنند، اما برخی دیگر ترجیح می‌دهند بجای آنکه با توزیع سود، نقدینگی را از شرکت خارج کنند، سود بدست آمده را صرف توسعه شرکت نمایند. به همین دلیل، از محل سود سالیانـه، سرمایه خود را افزایش می‌دهند.
برای مثال، شرکتی با سرمایه ۱۰ میلیارد تومانی را درنظر بگیرید. فرض کنید این شرکت در پایان سال، ۳ میلیارد تومان سود بدست آورده و تصمیم گرفته است از این مبلغ، ۲ میلیارد تومان را به افزایش سرمایه اختصاص دهد. بنابراین، سرمایه شرکت ۲۰ درصد افزایش یافته و از ۱۰ میلیارد تومان به ۱۲ میلیارد تومان می رسد. همانطور که قبلا هم توضیح دادیم، چون این سود متعلق به سهامداران فعلی شرکت است، بنابراین منافع حاصل از افزایش سرمایه نیز به سهامداران فعلی شرکت تعلق خواهد داشت. پس میزان سرمایـه سهامداران نیز باید به میزان ۲۰ درصد افزایش یابد. به عنوان مثال، فردی که تا پیش از افزایش سرمایه، مالک ۱۰۰ سهم شرکت بوده است، پس از افزایش سرمایه مالک ۱۲۰ سهم شرکت خواهد بود، یعنی ۲۰ سهم جدید را به عنوان سهام جایزه دریافت کرده است. چون سهامداران شرکت برای دریافت این سهام، پولی پرداخت نمی‌کنند، به این سهام، سهام جایزه گفته می‌شود.