مجموعه آموزش ها و راهنمای استفاده از شبکه اطلاع رسانی طلا، سکه و ارز
پسازاینکه سنگ طلا از معادن استخراج شد در محل و قبل از انتقال از معدن، آن را به «قطعات ناخالص طلا- نقره» تبدیل میکنند. این نوع قطعات ازلحاظ کیفیت بسیار متفاوتاند. خلوص آنها گاه از ۵۰ درصد تا بالای ۹۰ درصد تغییر میکند. این قطعات در این مقطع به تصفیه و پالایش نیاز دارند. کارخانجات تصفیه و پالایش متعددی در سطح جهان وجود دارد اما تنها ۵۸ کارخانه مورد تأیید انجمن بازار شمش لندن (LBMA) میباشند.
کارخانه پالایش رند که در آفریقای جنوبی قرار دارد بزرگترین کارخانه تصفیه و پالایش در جهان است. در این کارخانه برای رساندن طلا به خلوص ۹۹/۹۹ درصد، مواد معدنی را به واحد آند و مخازن الکترولیتی منتقل میکنند و پس از فرایند ریختهگری، عمل خالصسازی و تصفیه به انجام میرسد. البته بسته به محل جغرافیایی مشتریان طلا و آداب و سنن مردم آن مناطق، درصد خلوص و اندازه قطعات شمش طلا بسیار متفاوت است. بهعنوانمثال در هند، طلا با خلوص حداقل ۵/۹۹ درصد و در قطعات ۱۰۰ و ۱۰۰۰ گرمی و در چین و تایوان طلا با خلوص ۹۹/۹۹ درصد و در اندازههای ۵ و ۱۰ تیلی مطلوب تلقی میشود.
هر یک از دو نوع روش معدنکاری روباز و زیرزمینی باوجود مزایا و برتریهایشان نسبت به دیگری، مشکلات و سختیهای خاص و بااهمیتی را نیز شامل میشوند. این مشکلات میتواند از یکسو سلامت و بعضاً جان کارگران معدن را به خطر بیندازد و از سوی دیگر ممکن است در نقش یک مخرب و آلاینده محیطزیست عمل کند. بهعنوان نمونه برخی از مشکلات در معدن کاری به روش زیرزمینی به شرح زیر است:
الف) حالت ارتعاش: فعالیت در عمق زمین و احتمال وقوع زمینلرزههای مکرر، خطرات زیادی را برای نیروی کار و تجهیزات موجود در محل در بر خواهد داشت.
ب) دمای محیط: هر چه در عمق زمین پایینتر میرویم دما افزایش مییابد. معادن زیرزمینی اغلب از سیستمهای خنککننده ۶۵ مگاواتی برای پایین آوردن دمای محیط استفاده میکنند. در نبود این سیستمهای سرمایشی، دمای محیط به بالای ۱۲۲ درجه فارنهایت نیز خواهد رسید.
ج) وجود گازها: معدن کاران زیرزمینی همواره با خطرات ناشی از گازهای مضر و خطرناکی چون دیاکسید کربن (CO2) و متان (CH4) که از مصرف زغالسنگ در آن معادن ایجاد میشوند روبرو هستند.
مشکلات و سختیهای معادن روباز با معادن زیرزمینی متفاوت است و ریسکهای برشمرده در خصوص معادن زیرزمینی، در معادن روباز چندان وجود ندارد؛ اما موضوع مهم در معادن روباز، موضوع عملیات اجرایی حمل برداشتهای معدنی و خروج نخالهها از محل است.
ریسک دیگری که هر دو معدن با آن مواجهاند و پیشتر به آن پرداخته نشد ریسک محیطزیست است. طی چند سال اخیر نهادها و سازمانهای مختلفی برای رسیدگی به موضوع زیستمحیطی معادن تشکیلشده و فعالیت میکنند. از معروفترین این سازمانها میتوان به نهادهای «طلای کثیف ممنوع» و «انجمنهای معدنکاری مسئولانه» اشاره کرد. سازمان «طلای کثیف ممنوع» معتقد است «معدن کاری طلا یکی از آلایندهترین فعالیتهای تجاری جهان است و تولید یک حلقه طلا حدود ۲۰ تن زباله معدنی را موجب میشود.»
موضوعاتی چون میزان زبالههای معدنی که میبایست امحا شود، اثرات این آلایندهها بر محیط پیرامون زندگی انسانها و اثرات شیمیایی مواد سمی چون سیانید، همگی مباحثی است که آتش انتقاد بر فعالیتهای معدنی طلا را کرده است. البته شرکتهای معدنی طلا از اهمیت مباحث زیستمحیطی چندان هم غافل نبوده و به نسبت، اقدامات مفیدی در این خصوص به انجام رسانیدهاند. بهعنوانمثال برخی از شرکتهای برنامه استفاده از انرژی تجدید پذیر بادی را برای فعالیتهای معدنی داشته که این خود باعث کاهش تولید دیاکسید کربن و متان خواهد شد. برخی دیگر نیز از لولههای کندانسور برای خنک کردن معدن زیرزمینی استفاده میکنند. شعار شرکت آنگلوگولد آشانتی این است که:
«استفاده بهینه و مدیریت سیانید، آب و انرژی به همراه توانمندسازی زمینهای تخریبشده بهواسطه فعالیت معدنی و جلوگیری از آلودگی محیطزیست»
برای اینکه از عیار طلای آب شده و درستی محاسبۀ تبدیل عیار مطمئن شوند، قطعه کوچکی از آن را (کمتر از نیم گرم) با قیچی دستهبلندی میبُرند و به «ریگیری» میدهند تا روی قطعه آزمایشهایی انجام دهد و عیار را اعلام کند. در واقع ریگیری ها، آزمایشگاه های عیارسنجی طلا هستند.
ریگیری، این قطعه را در پاکتی میگذارد و رسید را از آن پاکت جدا میکند و به شما تحویل میدهد. همچنین شماره رسیدی که روی پاکت و قبض ریگیری ثبت شده را بر روی آبشده درج میکند و انگ میزند. اگر از شما خواستند «انگ آبشده را بخوان» باید همان شمارهای که روی آبشده درج شده را بخوانید؛ علاوه بر انگ، نام ریگیری نیز روی آبشده کوبیده میشود.
ETF های طلا خود بر دو نوع میباشند: ETF های شمش طلا و ETF های سهام طلا.
این صندوقها در طلای فیزیکی سرمایهگذاری میکنند و دارندگان واحدهای این ETF ها، گویی مالک چند اونس طلا میباشند. صندوق ETF طلای SPDR با نماد معاملاتی GLD بزرگترین ETF شمش در جهان است. این صندوق با دارا بودن ۸۱۸ تن طلا در ابتدای سال ۲۰۱۶، بعد از کشور سوئیس و بالاتر از ژاپن در رتبه نهم دارندگان طلا در جهان محسوب میشود. شمشهای این صندوق تحت سرپرستی و نظارت HSBC که یکی از بزرگترین بانکهای شمش است قرار دارد. صندوق SPDR به چند دلیل شناختهشدهترین صندوق طلا است: نخست اینکه این صندوق اولین صندوقی است که امکان مالکیت کمهزینه شمش طلا را از طریق یک صندوق برای بخشهای مختلف سرمایهگذاری اعم از نهادی و انفرادی فراهم نموده است. ثانیاً با خرید سهام GLD لازم نیست فرد طلا را بهطور فیزیکی نگهداری کند و از این بابت هزینههای انبارداری و ریسکهای مربوط به نگهداری طلا از بین میرود و سوم اینکه حقالزحمههای آن نسبتاً پایین است.
پس از راهاندازی ETF های دیگر شمش، فشار بر مدیران GLD جهت کاهش بیشتر حقالزحمه و نیز بهبود در وضعیت شفافیت اطلاعات افزایشیافته است. موضوع شفافیت اطلاعات یکی از معدود انتقادهایی است که همواره متوجه GLD بوده و اکنون نیز وجود دارد. قیمت هر واحد از این صندوق در ابتدای سال ۲۰۱۶ حدود ۱۱۷ دلار بوده است.
یکی از رقبا و جایگزینهای GLD، صندوق ETF طلای آن شرز با نماد (IAU) است که حقالزحمههای پایینتری دارد، قیمت آن پایینتر است و از منظر گزارش دهی نیز شفافتر میباشد. قیمت آن در حدود یکدهم GLD و حقالزحمههای مدیریتی آن ۲۵/۰ درصد است. به همین دلیل سرمایهگذاران کوچک اغلب IUA را به GLD ترجیح میدهند. نقطهضعف IAU نقد شوندگی پایینتر آن نسبت به GLD است که این مسئله چندان هم کماهمیت نمیباشد.
تفاوت بین بازده حاصل از نگهداری فیزیکی شمش و عملکرد یک ETF شمش بسیار ناچیز است. بهعنوان نمونه ارزش IAU طی ۱۲ ماه سال ۲۰۱۰ حدود ۹/۲۶ درصد و GLD به میزان ۲۱/۲۶ درصد رشد داشته است. این در حالی است که قیمت جهانی طلا نیز در این دوره به میزان ۳۶/۲۶ درصد در آن سال افزایش داشته است. در سال ۲۰۱۵ نیز طلای جهانی حدوداً ۱۱ درصد سقوط داشته و به همان نسبت GLD نیز با ۷۸/۱۱ درصد زیان مواجه گردیده است. این تفاوت اندک در بازده به دوره زمانیای مربوط است که در آن دوره حقالزحمه مدیریت ETF از سهامداران مطالبه میشود.
موضوع مهم در مورد ETF های شمش این است که متولی این صندوقها//ف بانکهای شمش هستند و این بانکها طلا را در امانت خود نگهداری میکنند. HSBC و جی پی مورگان متولی صندوق IAU است. وجود این مؤسسات که از بنیه و امکانات مالی فراوانی برخوردارند به اعتقاد و اطمینان سرمایه گذران به ETF های شمش افزوده است. بیان مجدد این نکته لازم است که مهمترین مزیت سرمایهگذاری در واحدهای سرمایهگذاری یک ETF شمش، برخورداری از طلای فیزیکی آنهم بدون هزینه و ریسک نگهداری آن است. نقطهضعف این صندوقها هم عدم شفافیت اطلاعاتی مناسب آنها میباشد.
منظور از سهام طلا، سهام شرکتهایی است که بهصورت فعال به تولید طلا و یا تولید اموال، دستگاهها و تجهیزات استخراجکنندگان طلا اشتغال دارند. اصولاً اشخاصی به سمت سرمایهگذاری در واحدهای ETF سهام طلا روی میآورند که تخصص اصلیشان بازار سهام است و برای کاهش ریسک و متنوع کردن سبد سرمایهگذاری خود به طلا نیاز دارند. این گروه سرمایهگذاران ترجیح میدهند بهجای اینکه از طریق ورود به بازارهای دیگر مثل طلای فیزیکی به متنوع سازی پرتفوی خود اقدام کنند در بازار سهام باقی بمانند ولی در عوض بخشی از سبد خود را به سهام شرکتهای فعال در صنعت طلا اختصاص دهند.
معروفترین ETF ها سهام طلا، صندوق استخراجکنندگان طلای مارکت وکتورز با نماد معاملاتی GDX است. این صندوق یک خواهرخوانده به نام ETF استخراجکنندگان طلای مارکت وکتورز جونیور با نماد معاملاتی GDXJ نیز دارد. صندوق GDX بر روی سهام شرکتهای ثبتشده در ایالاتمتحده تمرکز دارد و ریسک بازار آن نیز بیشتر به بنگاههای ایالاتمتحده و کانادا محدود است درحالیکه پرتفوی صندوق GDXJ پوشش بینالمللی گستردهتری داشته و در سهام شرکتهای فعال در استرالیا و آفریقای جنوبی نیز سرمایهگذاری نموده است.
با یک جستجوی ساده در وب سایتهایی چون Morningstar.com موارد متعددی از ETF های سهام طلا به دست میآید اما نقطه حائز اهمیت در انتخاب ETF های سهام مانند ETF های شمش، هزینههای کارمزد مدیریت، میزان نقد شوندگی و شفافیت اطلاعات آنها میباشد.
طلای خالص با توجه به نرمی زیاد برای ساخت بیشتر وسایل مناسب نیست و به همین جهت بیشتر طلایی که در جواهرات به کار میرود، طلای خالص نیست. در کشورهای مختلف یک یا چند عیار برای طلاسازی مرسوم است. در ایران معمولاً از عیار ۱۸ استفاده میشود. عیار سکهها معمولا بالاتر از عیار جواهرات است و گاهی از طلای خالص هم استفاده میشود. در ایران تمام انواع سکههای طلای بهار آزادی با عیار ۲۱٫۶ (۹۰٪) ضرب میشوند.در زبان انگلیسی و دیگر زبانهای اروپایی عیار را «قیراط» (carat یا Karat) با حرف اختصاری K مینامند که این قیراط را نباید با قیراط که یک واحد وزن برای اندازهگیری وزن جواهرات است اشتباه گرفت. هر قیراط ۲۰۰ میلیگرم (۰٬۲ گرم) وزن دارد.
عیار مرسوم در مناطق مختلف جهان
کشورهای عربی، چین، هنگ کنگ، تایوان : ۲۴ عیار
کشورهای عربی، هند، بنگلادش، پاکستان، سریلانکا: ۲۲ عیار
کشورهای عربی، منطقه خلیج فارس، ایران: ۲۱ عیار ۱۸ تا عیار
جنوب اروپا و پرتغال : ۱۹٫۲ عیار
جنوب اروپا، منطقه مدیترانه: ۱۸ عیار
شمال اروپا، آلمان : عیار ۱۸
روسیه، شوروی سابق : عیار ۱۴ قدیم و ۹ جدید
بریتانیا : ۹ تا ۲۲ عیار
ایالات متحده : ۱۰ تا ۱۸ عیار
بسیاری از بزرگ ترین شرکت های تولید کننده یا تجهیزکننده فرآیند تولیدی طلا در ایالات متحده و کانادا واقع شده و در بورس های مهم آمریکای شمالی ثبت و پذیرفته شده اند. معروف ترین این شرکت ها شرکت باریک گولد با نماد معاملاتی ABX است. این شرکت که بزرگ ترین تولیدکننده طلا در جهان است در سال ۱۹۸۳ در کانادا تأسیس و سهام آن در بورس نیویورک معامله می شود. این شرکت مالک ۱۴ معدن طلا در کشورهای کانادا، آمریکا، پرو، استرالیا، دومینیکن و گینه بوده و همچنین ۹/۶۳ درصد از سهام شرکت بزرگ آکاسیا ماینینگ را در اختیار دارد.
تحلیل بنیادی سهام شرکت های فعال در صنعت طلا شبیه تحلیل سایر شرکت های بورسی است و می توان عملکرد آن ها را با هم مقایسه کرد. برای سرمایه گذارانی که تحمل ریسک بالایی دارند سهام طلا گزینه ای مناسب است چرا که در یک بازار صعودی، سهام طلا می تواند هم از قیمت های طلا و هم از ETF های سهام پیشی بگیرد. اگرچه سهام طلا نیز از قیمت اصلی طلا پیروی می کند ولی اغلب نوسان بیشتری را به خود می بیند. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۵ قیمت طلا با حدود ۸/۱۲ درصد نزول روبرو شد در حالی که در همان سال قیمت سهام شرکت باریک گولد ۸/۳۲ درصد سقوط کرد. از سوی دیگر در سال ۲۰۱۰ قیمت جهانی طلا با رشدی حدود ۱/۲۳ درصد همراه شد و در همین سال سهام ABX از ۸۲/۳۴ دلار به ۵۱/۴۷ دلار رسید یعنی حدود ۴/۳۶ درصد رشد کرد. همان گونه که ملاحظه می شود قیمت سهام شرکت های فعال در حوزه طلا با نوسانات و در نتیجه ریسک به مراتب بالاتری نسبت به قیمت طلای فیزیکی و ETF های مرتبط با آن همراه است و برای سرمایه گذاران ریسک پذیر و حرفه ای مناسب تر است. از آنجایی که سهام طلا نوعی سرمایه گذاری غیرمستقیم در طلا محسوب می شود، منتقدان این گونه سرمایه گذاران معتقدند علاوه بر ریسک های بازار طلا، سرمایه گذاران در معرض ریسک های دیگری هستند که بازار سهام همواره با آن مواجه است. این گونه از صاحب نظران سرمایه گذاری در سهام طلا را در اولویت های چندم خود قرار می دهند. از سوی دیگر موافقان این سرمایه گذاری برآنند که ارزش طلا هیچ گاه به دلیل بهبود فرآیند تولید و اکتشاف طلا افزایش نمی یابد و در خصوص اخبار مرتبط با عملیات استخراج و کشف معادن جدید بسیار با تأخیر عمل می کند ولی سهام طلا بر این گونه اخبار واکنش سریع و مثبت نشان می دهد.
به طور کلی نوسانات طلا در مقابل سهام طلا کمتر و برای سرمایه گذاران ریسک گریز مناسب تر است. در مقابل سهام طلا برای سرمایه گذارانی که به دنبال ایجاد تنوع و نیز فرصت های تهاجمی برای رشد قیمت ها هستند جذابیت بیشتری دارد.
واحد های اندازه گیری وزن طلا بسته به مکان جغرافیایی در سراسر جهان متفاوت هستند. با اینکه گرم واحدی بین المللی است اما اونس در کشور های آنگلوساکسون کاربردی تر است. اونس خود بر دو نوع است. اونسی که به اونس متریک موسوم است و هر اونس در این سیستم معادل ۲۸/۳۴۹گرم است .اونس دیگر که بسیار معروف تر است اونس تروی نام دارد.اونس تروی همان واحدی است که در مورد فلزات گران بها از جمله طلا، نقره پلاتین و پلادیوم بکار می رود و وزن آن ۳۱/۱۰۳۴گرم می باشد.در سراسر این کتاب هرجا اصطلاح اونس بیان شود منظور همان اونس تروی است
تولا واحدی است که در هند و پاکستان و برخی دیگر از کشورهای جنوب آسیا استفاده می شود. هر تولا طلا معادل ۱۱/۶۶گرم و یا در حدود ۰/۳۷۵اونس است. واحد دیگر برای اندازه گیری تیل است این واحد در هنگ کنگ، تایوان و برخی کشورهای دیگر شرق آسیا بکار می رود هر تیل طلا با ۳۷/۸ گرم و ۱/۳۳۳ اونس برابری می کند.
جهت اندازه گیری خلوص طلا نیز چندین واحد وجود دارد که قیراط یکی از معروف ترین آنها است.طلای خالص معادل ۲۴ قیراط در نظر گرفته می شود . به عبارت دیگر طلای با عیار ۲۴ قیراط طرای خالص را شامل می شود. به همان نسبت عیارهای ۲۲،۱۸،۱۴ و ۱۰ نیز طلا با خلوص کمتر را نشان نی دهند. روش های دیگر نشان دادن خلوص طلا عبارتند از روش های هزارتایی، صتایی،اعشاری دورقمی و اعشاری سه رقمی به عنوان مثال عیار ۹۹۰ طلا در سیستم هزارتایی با ۹۹در سیستم صدتایی و با ۰/۹۹در سیستم اعشاری دورقمی برابری میکند
قراردادهای آتی بعد از شمش، نقدشونده ترین ابزار سرمایه گذاری در طلاست و به طور کلی به قراردادی بین یک خریدار و یک فروشنده گفته می شود که در آن طرفین توافق می کنند در آینده، مقدار مشخصی طلا را با قیمتی معین معامله نمایند. این قرارداد که از جمله ابزارهای مشتقه است در بازارهای مالی بسیار پرکاربرد و رایج می باشد. در یک بازار صعودی با خرید یک قرارداد آتی معامله ای سودمند خواهیم داشت. به عنوان مثال فرض کنید امروز یک قرارداد آتی به مبلغ ۱۲۰۰ دلار به ازای هر اونس در دسترس است و پیش بینی می شود قیمت ها در سه ماه آتی تا سطح ۱۳۵۰ دلار بالا برود. اگر یک سرمایه گذار این قرارداد را خریداری نماید به ازای هر اونس ۱۵۰ دلار سود کسب می نماید یعنی یک بازده ۱۲ درصدی روی یک قرارداد. نکته مهم در این خصوص این است که در قراردادهای آتی لازم نیست کل مبلغ قرارداد را در ابتدای دوره قرارداد پرداخت نمود بلکه پرداخت ودیعه اولیه کفایت می کند. میزان ودیعه اولیه قرارداد آتی بسته به کارگزار و بورس مربوطه با هم تفاوت دارد اما اغلب این مبلغ بین ۴ تا ۶ درصد ارزش قرارداد آتی تغییر می کند.
به طور کلی قراردادهای آتی طلا در قیاس با سایر ابزارهای سرمایه گذاری از چند مزیت برخوردار است. اولین و مهم ترین مزیت آن شفافیت است؛ چرا که طرف دیگر معامله بورس است و نه یک شرکت کارگزاری و این موضوع کمک شایانی به شفافیت قیمت گذاری می کند و این اطمینان و اعتماد را به سرمایه گذاران می دهد که طرف دیگر معامله آن ها، اطلاعات و کنترل بیشتری نسبت به قرارداد ندارد. از طرف دیگر شفافیت در این معاملات باعث می شود سرمایه گذاران به جزئیات سفارش ها و اطلاعات مربوط به حجم معاملات دسترسی داشته باشند. اطلاعاتی که در مورد سایر ابزارهای سرمایه گذاری چندان فراهم نمی باشد. مزیت دیگر قراردادهای آتی، نقدشوندگی بسیار بالای آن است. در مورد نقدشوندگی این قراردادها کافیست بدانیم حجم روزانه معاملات بر روی سهام بزرگ ترین ETF طلای جهان تنها کسری از ارزش معاملات روزانه قراردادهای آتی طلاست. در حال حاضر تقریباً ۷ برابر ارزش طلایی که روزانه بر روی ETF های طلا معامله می شود به صورت قراردادهای آتی در بورس شیکاگو خرید و فروش می شود.
بانکهای شمش مراکزی هستند که باهدف نگهداری فیزیکی طلاایجاد گردیده و وظیفه بازار گردانی طلا را به عهدهدارند. بانکهای مرکزی اصلی و IMF ارتباط نزدیکی با بانکهای شمش داشته و بخش عمدهای از سرمایهگذاریهایشان در طلا از کانال این بانکها عبور میکند. از بانکهای شمش معروف در جهان میتوان به Barclays Bank، Deutsch Bank، Goldman Sachs، HSBC Bank و JP Morgan اشاره کرد. این بنگاهها، بازار سازان بازار شمش لندن (LBMA) بوده و موجب افزایش نقد شوندگی بازار میشوند. بانکهای شمش اغلب فعالیت خود را با استفاده از اهرم انجام میدهند.
برای درک بهتر مفهوم اهرم در بازار طلا به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید یک بانک شمش قصد فروش ۵۰ تن طلا در بازار را دارد و در نظر دارد این میزان طلا را از بانک مرکزی فرانسه استقراض نماید. به این عمل در بازارهای مالی، فروش استقراضی گفته میشود. بانک شمش نیز پس از پرداخت بهره، طلای استقراضی را در بازار به فروش میرساند. تا اینجای کار همهچیز معمول و عادی است اما مشکل ازآنجا ناشی میشود که بانک مرکزی فرانسه طلایی را که قرض داده افشا نمیکند؛ بنابراین مانده طلای نزد بانک مرکزی فرانسه دستنخورده محسوب شده و در این شرایط در بازار نیز ۵۰ تن طلای اضافی وجود دارد؛ بنابراین تلقی بازار، وجود ۱۰۰ تن طلا خواهد بود.
این مثال اتفاقی است که در بازار طلا بهوفور اتفاق میافتد و نشاندهنده این موضوع است که بازار طلا بازاری بسیار اهرمی است. بهطوریکه شاید بتوان ادعا کرد که ذخایر طلا به دلیل وجود اهرم، عملاً دو برابر ذخایر واقعی در نظر گرفته میشوند. درست به همین دلیل است که فدرال رزرو تحتفشارهای بسیاری است تا شفافیت اطلاعاتی خود را از طریق افشای معاملات با بانکهای شمش افزایش دهد که این مهم میتواند تصمیمی مطلوب و مناسب باشد. مادامیکه شفافیت کافی در بازار فیزیکی شمش وجود نداشته باشد و هیچ اطلاعاتی از میزان شمشهای قرض دادهشده و قرض گرفتهشده در دست نباشد اولاً برآورد میزان ذخایر موجود طلا، کاری تقریباً محال بوده و ثانیاً پیشبینی و درک تصمیمات بانکهای شمش نیز برای تحلیل گران فرآیندی دشوار خواهد بود.
اختیار معامله قراردادی است که به مالک آن، اختیار خرید و یا فروش یک دارایی با یک قیمت معین و در یک دوره زمانی مشخص را می دهد و تصمیم گیری در خصوص خرید یا فروش آن دارایی یک حق و اختیار برای دارنده آن است و نه یک تعهد. اختیاری که به دارنده آن اجازه می دهد یک دارایی مشخصی را با قیمت معین در زمانی مشخص خریداری نماید اختیار خرید و اختیاری که به دارنده آن اجازه می دهد دارایی مربوطه را با قیمتی مشخص و در زمانی معین به فروش برساند اختیار فروش نامیده می شود. اوراق اختیار معامله نیز از جمله اوراق مشتقه ای است که سرمایه گذاری در آن مزایای زیادی دارد. مهم ترین مزیت آن امکان ورود به بازار با درگیر کردن سرمایه کمتر است. بدین معنا که با آورده کمتر می توان به سودهای زیادی دست یافت.
جهت بسط موضوع به ذکر یک مثال واقعی می پردازیم:
قیمت هر سهم ETF طلای GLD در ژانویه ۲۰۱۶ در حدود ۱۰۶ دلار بوده است؛ اگر سرمایه گذاری پیش بینی کند طی دو ماه آینده قیمت طلا صعودی خواهد بود می تواند به خرید ۱۰۰ ورقه اختیار خرید یک ماهه سهام GLD به قیمت هر ورقه ۳ دلار و با قیمت قابل اعمال ۱۰۸ دلار اقدام نماید. به عبارت دیگر این سرمایه گذار با پرداخت ۳۰۰ دلار اختیار خواهد داشت که تا پایان ماه ژانویه ۲۰۱۶، ۱۰۰ سهم از سهام GLD را از فروشنده اوراق اختیار به قیمت هر سهم ۱۰۸ دلار خریداری نماید.
در پایان ژانویه ۲۰۱۶ قیمت هر سهم GLD به نرخ ۳۲/۱۱۲ بسته شد. دارنده اوراق اختیار خرید می توانست در روز پایانی این ماه، اختیار خود را اعمال کند. بدین ترتیب که با مراجعه به طرف مقابل قرارداد خود یعنی فروشنده اوراق اختیار خرید و با پرداخت مبلغ ۱۰۸۰۰ دلار ، ۱۰۰ سهم GLD را از وی مطالبه کند و بلافاصله با فروش این سهم به قیمت ۳۲/۱۱۲ دلار سود ۴۴ درصدی را تجربه نماید:
۱۱۲۳۲-۱۰۸۰۰=۴۳۲ دلار
۴۳۲-۳۰۰÷۳۰۰=%۴۴
در حالی که اگر این سرمایه گذار از امکان استفاده از اوراق اختیار معامله را استفاده نمی کرد و بر مبنای پیش بینی صعودی بودن قیمت طلا، در ابتدای ژانویه به خرید سهام GLD به مبلغ ۱۰۶۵ دلار اقدام می نمود و در پایان ماه سهام مزبور را به قیمت ۳۲/۱۱۲ دلار به فروش می رساند اولاً سرمایه بیشتری را دخیل کرده بود و ثانیاً بازده کسب شده وی تنها ۹/۵ درصد بود. مثال فوق را می توان در خصوص بازار نزولی طلا و کسب سود از اوراق اختیار فروش نیز مطرح کرد که بیان آن از حوصله این کتاب خارج بوده و در کتب مالی و ابزارهای مشتقه به آن بسیار پرداخته شده است.
اوراق اختیار معامله طلا در بورس شیکاگو در نماد معاملاتی OG انجام می گیرد. ارزش این اوراق به قیمت قراردادهای آتی طلا که آن هم در این بورس معامله می شود وابستگی شدیدی دارد. هر قرارداد اختیار معامله ۱۰۰ اونس طلا را شامل می شود و ۴ روز کاری قبل از پایان ماه قرارداد منقضی می شود. جهت کسب اطلاعات کامل تر به وب سایت www.cmegroup.com و بخش Metals و نماد OG مراجعه فرمایید.