برگه: سئوالات متداول

برای جستجو در موضوعات این بخش از کادر زیر استفاده نمایید

راهنمای بخش ها
راهنمای سامانه ها
راهنمای ابزارها + ویژگی ها
راهنمای پروفایل ها
راهنمای حساب + پنل کاربری
مفاهیم و آموزش های پایه
آموزش مفاهیم و روش های تحلیلی
آموزش روش ها و مفاهیم معاملاتی
روش ها و مفاهیم پرداخت ارزی
شاخص بان
مارکت بان
پرشین ای پی آی
سامانه معاملات طلا
راهنمای اپلیکیشن قیمت‌ها

اشتباهات معاملگران مبتدی

نداشتن دستور توقف زیان (استاپ لاس) نزد کارگزار
تریدرهای مبتدی با توجیحات و دلایل گوناگون ممکن است دستور توقف زیان خود را برای کارگزارشان مشخص نکنند. شاید با رسیدن قیمت به نقطه زیان، ایشان ضرر را بپذیرند و به صورت دستی از معامله خارج شوند ولی حتما باید فکری هم برای حوادث ناگهانی کرد تا از زیانهای بزرگ جلوگیری شود. قطع دسترسی به بروکر (قطع اینترنت و تلفن) و حوادث ناگهانی تغییرات قیمتی می تواند باعث شود که شما بیش از مقداری که قبل از معامله پیش بینی کرده اید متضرر شود و در صورت بروز این اتفاق هیچ کسی پاسخ گوی شما نخواهد بود. همزمان با آغاز هر معامله دستور زیان خود را برای بروکر مشخص کنید. بدین صورت معامله خود را برای زیانهای بزرگ به نوعی بیمه کرده اید.
نداشتن راهنما
راهنما کسی است که شما را از اشتباهاتتان آگاه می کند و راه درست را به شما نشان می دهد. دیگر معاملات احساسی انجام نمی دهید چون باید به راهنمای خود توضیح دهید. امیدوارم درک کنید راهنما بازار را برای شما پیش بینی نمی کند، او به شما فورکست نمی دهد بلکه تنها شما را از اشتباهات بر حذر می دارد. نیازی نیست راهنما حتما یک تریدر باشد. آشنایی مختصر با مبادلات ارز هم کافیست گرچه اگر راهنمای شما معامله گری با تجربه باشد بهتر است. راهنما باید از همه شرایط شما و حسابتان آگاه باشد و متعهد باشد که هیچ اطلاعاتی از زندگی خصوصی شما به دیگران نمی دهد. راهنما تاثیر فوق العاده ای در پیش گیری از اشتباهات و تصحیح آنها دارد. برای خود راهنمایی امین بیابید.
نداشتن سیستم معاملاتی
نداشتن برنامه، روش یا سیستم معاملاتی از اصلی ترین دلایل زیان می باشد. نداشتن برنامه و روش عموما باعث معاملات احساسی می شود در حالی که روش معاملاتی به تریدر دیدگاهی برای تفسیر تمامی قیمت های بازار می دهد. شاید برنامه و روش مکانیزه و کامپیتری نباشد اما حتما باید وجود داشته باشد. برنامه باید قابلیت تفسیر بازار، بازدهی در گذشته و همخوانی با شرایط تریدر را داشته باشد. نقصان در هر کدام از این شرایط، باعث معیوب بودن برنامه و پیرو آن از دست رفتن بخش قابل توجهی از سرمایه می شود.
نداشتن شجاعت معامله
برخی افراد اساسا بیش از حد محافظه کار هستند. اغلب در زمانی که روششان سیگنال میدهد در مکان لازم وارد نمی شوند و مدام در پی بدست آوردن قیمت های بهتر هستند. شاید در گذشته معاملات زیان آور سختی را پشت سر گذاشته باشند که حال می ترسند. این افراد سعی می کنند مدت زیادی بازار را زیر نظر بگیرند اما در مکان لازم وارد معامله نمی شوند و تنها بعد از حرکت بازار در جهت دلخواهشان، افسوس گذشته را می خورند. تمایل بسیار زیاد به تحلیل بازار بدون گرفتن معامله از علامت های اصلی این افراد می باشد.
نپذیرفتن اشتباه
نپذیرفتن اشتباه تنها لجبازی با خود و از بین بردن حساب خویش است. تفاوتی ندارد که تریدر یک معامله اشتباه را نمی پذیرد و از آن درس نمی گیرد و یا کلا از یک سیستم معاملاتی اشتباه به طور مداوم استفاده می کند. بازار محل قدرت نمایی معامله گران نیست. هیچ زمانی بازار خود را با هیچ کس هماهنگ نمی کند. این تریدرها هستند که باید خود را با شرایط بازار هماهنگ کنند. اشتباهات خود را بشناسید، آنها را بپذیرید و از آنها درس بگیرید.اولین گام در راه موفقیت، شناسایی اشتباهات است.
چگونه می توان بر ترس در معامله گری فائق شد؟
بگذارید ابتدا با این سوال شروع کنیم که “ترس در معامله گری از کجا بوجود می آید؟“.
ترس زمانی بوجود می آید که ما احتمال از دست دادن پول را به شکل بسیار قوی در وجودمان تقویت می کنیم. گاهی اوقات این ترس شکل بسیار غیر واقع بینانه ای به خود می گیرد و باعث می شود تا به طور کلی توان معامله کردن را از دست بدهیم.
اما واقعا این موضوع مهم است؟ بله مهم است. نمی توانیم حرف های شعارگونه بزنیم و بگوییم که از دست دادن پول در بازار مهم نیست. چون واقعا حس بدی را بعد از آن تجربه می کنیم. اما در هر حال ما قبل از اینکه وارد دنیای معامله گری شویم این واقعیت را قبول کرده ایم که بخشی از این شغل و تجارت نیز باختن و ضرر کردن است.
مشکل اصلی که ترس در معامله گری بوجود می آورد این است که باعث میشود تا نتوانیم طبق روش معاملاتی خود عمل کنیم و موقعیت های مناسبی را که بر اساس سیستم تریدمان می باشند را استفاده کنیم.
به عنوان مثل فرض کنید که شما اونس طلا را روی قیمت ۱۳۲۰ خریده اید و قیمت فعلی طلا روی ۱۳۱۸ قرار دارد. حد ضرر شما نیز روی قیمت ۱۳۱۶ قرار دارد که پایین تر از حمایت ۱۳۱۷ است. در این لحظات بسیار عصبی هستید و ترسیده اید. مخصوصا اگر آخرین ترید شما نیز با ضرر بسته شده باشد.
صبر و قرار خود را از دست داده اید و با خود می گویید که نمی توانید یک زیان دیگر را نیز متحمل شوید و خیلی زود پوزیشن خود را باز ضرر نسبتا کم می بندید.
حدس بزنید چه اتفاقی می افتد؟
قیمت ساعاتی بعد از روی حمایت ۱۳۱۷ برمیگردد و به سمت اهداف بالاتر خود می رود! ترس شما باعث شد تا یک پوزیشن عالی را با ضرر عوض کنید. شما می مانید و نگاه کردن به قیمت اونس که از حد سودی که برای پوزیشن تان قرار داده بودید نیز عبور می کند. افسوس می خورید و حالتان تا مدتی خراب خواهد شد.
اما باید بتوانید از احساسات منفی به نفع خود استفاده کنید. به قول “برت استین بارگر” نویسنده کتاب “مربی ترید روزانه”، باید “ترس را به دوست خود تبدیل کنید“. به این دلیل که ترس به شما هشدار می دهد که در این ترید چیز لنگ می زند و درست نیست.

این سوالات را از خودتان بپرسید:
چرا احساس راحتی نمی کنم؟
آیا فقط به خاطر این است که از ضرر کردن می ترسم؟
آیا موضوعی تکنیکالی یا فاندامنتالی به من می گوید که باید از این ترید خارج شوم؟
هنگامی که بتوانید دلیلی که پشت ترس تان پنهان شده است را پیدا کنید، می توانید از آن برای اتخاذ تصمیمات بهتر در معاملات استفاده نمایید.
به مثالی که در مورد معامله بر روی اونس طلا داشتیم باز گردیم. فرض کنیم که همچنان پوزیشن خرید خود را حفظ کرده ایم و آن را نبستیم. با نگاهی به تقویم اقتصادی متوجه می شویم که امشب سخنرانی رئیس بانک مرکزی آمریکا است و احتمال افزایش نوسانات از هر دو طرف وجود دارد. بنابراین زمان خوبی است که از معامله ای که داشتیم خارج شویم.
خروجی که در این لحظه انجام دادیم یک تفاوت اساسی با خروجی که در مثال قبلی انجام شد دارد. خروج از معامله ای که در مثال اول انجام شد، بدون هیچ دلیلی و تنها از روی ترس صورت گرفته بود. اما در مثال دوم ما با توجه به یک فاکتور فاندامنتال تصمیم به خروج گرفتیم. بنابراین خروج ما از پوزیشن دلایل کافی داشت.

اما چک لیست پایانی برای خوانندگان عزیزی که حوصله خواندن این مطلب را نداشتند به شرح زیر است:
ترس را بپذیرید.
منبع ترس خود را پیدا کنید.
از عامل ترس برای تصمیم گیری های بهتر در معاملات استفاده نمایید.
در پایان به جمله ای از “برت استین بارگر” اشاره ای کنیم: “اعتماد به نفس به معنای نبود ترس نیست. بدان معناست که بتوانید در شرایط پر استرس و نامشخص، بهترین عملکرد خود را نشان دهید”.
کسی یک شبه پولدار نمی شود
تعریف شما از پولدار شدن چیست؟ اگر حسابتان را چند برابر کنید به خود پولدار می گویید؟ اینها سوالاتی است که عموما تریدرهای مبتدی جوابی برایشان ندارند. ایشان از یک سو رویاهای بسیار بزرگ دارند و از سوی دیگر راه رسیدن به آنها را نمی دانند. احتمال اینکه یک حساب ده هزار دلاری از بین برود یا به یک میلیون دلار برسد یک به صد است. بسیاری افراد این مساله را درک نمی کنند و با هر معامله به دنبال سود های آنچنانی هستند که امری محال است. این واقعیت که سرعت موفقیت در این بازار (مبادلات ارز) می تواند بیش از بازارهای دیگر باشد امری واضح است اما این سرعت به حدی نیست که با یک یا چند معامله میلیونر شوید. موفقیت پروسه ای است که زمان لازم دارد. برای موفقیت باید مجموع سودهای شما بیش از زیان های شما باشد. زمان لازم را به معاملات اختصاص دهید و مدام روشتان را تصحیح کنید.
کمبود دانش
یکی از اصلی ترین دلایل معاملات زیان آور، کمبود یا نداشتن دانش و آگاهی لازم نسبت به شرایط و واقعیات بازار می باشد. معامله در بازار مبادلات ارز نیز مانند هر حرفه دیگر، نیازمند دانش و تجربه کافی است.
رویا پردازی
یکی از اشتباهات رایج معامله گران مبتدی را رعایت نکردن ریسک به ریوارد (زیان به سود) دانستیم اما نقطه مقابلی نیز برای این اشتباه وجود دارد: معامله گرانی که حد سود به ضررشان بیش از حد رویا پردازانه است. آنها با انتخاب حد ضرر های کوچک در پی سودهای بیش از حد بزرگ هستند. ریسک به ریوارد آنها اغلب از یک به چهار فراتر است. عموما آنقدر معاملات در سود فرو رفته خود را نمی بندند که یا آن معاملات در برگشت با صفر بسته شوند و یا در ضرر فرو روند. آنقدر ضررهای کوچک را می پذیرند تا زمانی که متوجه می شوند سرمایه ای برای سود های بزرگ و بلند مدت ندارند.
معامله یک ارز نه یک جفت ارز
ما در اصل ارزش برابری دو ارز را معامله می کنیم. با تحلیل صرف عوامل تکنیکال یا فاندامنتال یک کشور نمیتوان نتیجه گرفت که یک جفت ارز در چه جهتی حرکت خواهد کرد. شاید فاندامنتال و تکنیکال ارز مقابل، شرایط متفاوتی را برای برابری آن جفت ارز رغم زده باشد که نباید از دید معامله گر پنهان بماند.